مدالهای جورچین معنا
١٩٧
٧٩٨
١٣
٠
٧
٦
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
dilemma: دوناچارِگی
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
module: پودمان
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
fabric: بافت، تاروپود، بافتار، بافه
١ سال پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
١ سال پیش
انتخاب عکس پروفایل
-
همه
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
affordence: خورَند
١ سال پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
spruik: بازارگرمی
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
wicked systems: سامانه های گوریده
١ سال پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
broody: زای لَخت، زایناک
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
broodiness: زای لَختی
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
shift: دگرجایی
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
interdisciplinarity: میان رِشتِگی
١ سال پیش