ترجمههای رحمان ناصری (٢)
								
									٢٠٧
								
							
						
											٢ سال پیش
										
									
										The tedious job simply ate me up.
									
								
											٢
										
									اون کار خسته کننده ( به سادگی یا فقط ) منو نابود کرد ( یا تحلیل برد )
											٤ سال پیش
										
									
										She needed time and space to sort out her life.
									
								
											٣
										
									اون به فضا و زمان احتیاج داشت تا بتونه زندگیش و جمع و جور کنه ( به خودش بیاد/سر و سامون بده )