منو
رحمان ناصری

رحمان ناصری

عضو از ٢ سال پیش
امتیاز کل
١,٦٦٤
لایک
١٦٧
لایک
دیس‌لایک
٦
دیس‌لایک
رتبه کل
١,٦٤٩
رتبه کل

دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٦٦٤
امتیاز
رتبه در دیکشنری
١,٦٥٠
لایک
لایک
١٦٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٦

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
امتیاز
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

پیشنهادهای برتر

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
١٥

having no fixed form or shape not clear not determined مبهم نامشخص ======== example : Meis ( 1992 ) points out that the tourism industry involves ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
١٣

نقض قرارداد example : Late delivery is considered breach of contract and will forfeit future agreements.

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
١١

bear witness to the fact یعنی "گواه این مسئله هست که. . . " یا "شاهدی بر ادعایی که پیش تر در متن گفته شده" برای مثال : The seven surviving versions ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٨

با فضاحت شکست خوردن

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٦

The "ought" self, first described in Higgins's ( 1987 ) self - discrepancy theory, is a personal standard or self - guide that refers to whom one bel ...

ترجمه‌های برتر

تاریخ
١ سال پیش
متن
She needed time and space to sort out her life.
دیدگاه
٣

اون به فضا و زمان احتیاج داشت تا بتونه زندگیش و جمع و جور کنه ( به خودش بیاد/سر و سامون بده )

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The tedious job simply ate me up.
دیدگاه
١

اون کار خسته کننده ( به سادگی یا فقط ) منو نابود کرد ( یا تحلیل برد )

سوال‌های برتر

پاسخی موجود نیست.

پاسخ‌های برتر

پاسخی موجود نیست.