دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٦١٥
رتبه در دیکشنری
٤,٧٣٢
لایک
٣٩
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
٢ هفته پیش
٠
خیز برداشتن و از جا جهیدن
٣ هفته پیش
١
سر باز کردن ( عقده، کینه و خشم و . . . )
٣ هفته پیش
١
I promise you خاطرت جمع!. . . مطمئن باش
٣ هفته پیش
٠
Lance through دل ریش کردن
٣ هفته پیش
٠
یه روده راست تو شکم . . . نبودن
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
١
رأی
٣٧٥
بازدید
معادل کنایه bring a knife to a gunfight در فارسی چه می شود؟ توضیح انگلیسی در دیکشنری: To enter into a confrontation or other challenging situation without being adequately equipped or prepared. دنبال یه معادل مناسب هستم.
١ سال پیش
١
رأی
با مشت به جنگ سر نیزه رفتن
٤ هفته پیش