standing ovation٠٠:٥٧ - ١٣٩٧/٠٨/٢٦تشویق حضار ( مخصوصا به صورت ایستاده )
گزارش99 | 1
acquire١٢:٣٥ - ١٣٩٧/٠٨/٢١تصاحب کردن
گزارش25 | 1
pop up١٢:٢٧ - ١٣٩٧/٠٨/٢١ظاهر شدن یا اتفاق افتادن به صورت ناگهانی و سریع
گزارش228 | 2
clutter١٨:٤٠ - ١٣٩٧/٠٨/١٨پر کردن یه فضا یا اتاق با چیزهای زیادی که در نتیجه خیلی بی نظم و آشفته به چشم بیاد. ( شلوغ کردن )
گزارش51 | 1
granulate٢١:٥٠ - ١٣٩٧/٠٨/٠٢ذره ذره کردن
گزارش14 | 0
part with٢١:٠١ - ١٣٩٧/٠٨/٠٢part with something یه چیزی که مال خودته رو دور بریزی یا بدیش به کسی دیگه. ( مخصوصا اون چیزی رو که دوست داری و دلتم نمیاد. . )
گزارش71 | 0
inspiration١٧:٠٤ - ١٣٩٧/٠٧/٢٩یه ایده خوب ناگهانی
گزارش55 | 2