موناسياح - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recount: شرح دادن ، بازگوکردن

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pollinator: گرده افشان ( حشراتی که عمل گرده افش ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capsid: پوشش پروتیینی ویروس که حاوی چندین پ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delimitation: تعیین مرز ، مرزبندی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rinsing: شستشو

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prairie: چمنزار ، علفزار

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

so as to: تا ازاین طریق

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anticipate: مورد انتظار

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nutshell: مخلص کلام

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criterion: محک میزان معیار ابزار سنجش

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

divergence: واگرایی ، دگرگونی، انحراف

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

latitudinal: جغرافیایی

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cleistogamous: Without petals and closed نهان گل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heterogeneous: غیر یکنواخت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

futility: بیهودگی، بیفایده بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclination: زاویه ی شیب ( در متون کشاورزی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

introduction: واردشدن واردسازی هم معنی میده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bract: برگ کوچک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hatching: خروج از تخم در مورد آفات زراعی گفته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

complementation: مکمل سازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shift: جا به جایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unregulated: بی رویه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so as to: تا ازاین طریق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commerce: تجارت ، بازرگانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

palatability: طعم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intertaxon: درون راسته ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

porous: قابل نفوذ ، رخنه پذیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recount: شرح دادن ، بازگوکردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

continental: قاره ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

continental: قاره ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kudzu vine: کودزو یا مو کودزو یک نوع مو زینتی ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resprout: دوباره سبز شدن ، رشد مجدد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alluvial: رسوبات ، آبرفت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

precautionary: پیش آگاهی دهنده، پیشگیری کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plague: گریبانگیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parthenocarpy: بکرزایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

retroactive: پس فعالی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unexploited: به کار گرفته نشده ، بهره برداری نشد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finer: ظریف تر For example:finer flowers

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ascribe: نسبت دادن، منتسب کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predominate: مسلط بودن یا شدن، چیره شدن ، غالب ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

internodal: میان گرهی ( منطقه ی بین دو گره روی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

constraining: محدود کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constraining: محدود کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bioassay: روش های سنجش زیستی ( اندازه گیری عم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provide that: به شرطی که

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

etiolation: اتیوله شدن یا پدیده ی ازدست دادن رن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stratification: در دانش کشاورزی منظور ازstratificat ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

expansin: Expansin is cell wall protein that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spindly: دراز وباریک مانند دوک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pollinator: گرده افشان ( حشراتی که عمل گرده افش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monomer: مونومر ( ترکیبات شیمیایی ساده با وز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redox: Oxidation reduction:اکسیداسیون واحی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preferential: ترجیحی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adhesion: چسبندگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

desication: خشک شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rinsing: شستشو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

confocal: هم کانون ، دارای مرکز تمرکز یکسان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distilled water: آب مقطر ، purified water

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distilled water: آب مقطر ، purified water

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

filamentous: رشته ای، میله ای مثلاً: Filamentous ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

strengthener: تقویت کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

channelize: سوق دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sowing: کاشت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sporulate: تولید هاگ، هاگزایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

toxicosis: مسمومیت سمیت ایجاد مسمومیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nutshell: مخلص کلام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enlist: در فهرست نوشتن، فهرست کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lignification: چوبی شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ligation: بستن انعقاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peat: در کشاورزی به کود گیاهی گفته میشود

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abscission: قطع کردن بریدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dryland farming: کشت دیم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

premeditate: از پیش طراحی کردن از قبل برنامه ریز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rodenticide: مواد کشنده ی جوندگان مرگ موش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carcinogenic: سرطانزا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carcinogenic: سرطانزا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dermatitis: التهاب، ورم وآماس پوستی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

synergistical: هم افزایی هم افزاگونه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scouting: شناسایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scouting: شناسایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

watchfulness: مراقبت مواظبت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contiguous: نزدیک یکپارچه مجاور چسبیده به هم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonindigenous: غیربومی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

centennial: صدساله سده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imperial: باشکوه مجلل سلطنتی پادشاهی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arable: قابل کشت زراعی کشت پذیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arable: قابل کشت زراعی کشت پذیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cultivator: در کشاورزی کولتیواتور گفته میشود دس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bale: بسته مکعب های فشرده شده ی کاه در کش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

copwea: یک گیاه گرمسیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

safflower: گلرنگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fecundity: باروری حاصلخیزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

congenial: سازگار موافق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shrubby: بوته زار پوشیده ازبوته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diminishing: کاهش کم شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ribozyme: مولکولهای RNA که میتوانند به عنوان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capsid: پوشش پروتیینی ویروس که حاوی چندین پ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

attenuated: ضعیف رقیق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homologous: مشابه مساوی همسان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homologous: مشابه مساوی همسان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

workable: عملی شدنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reaper: ماشین درو دروگر دستگاه درو ( کشاور ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corrosive: خورنده فرساینده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

basipetally: به سمت پایین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acclimatation: سازگاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ushered: سوق دادن بردن

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های موناسياح