نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bitter: اندوهگین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wow: ذوق کردن، ذوق زده شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrolling: متحرک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
insane: مجنونانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in the name of: به بهانهٔ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in the name of: به بهانهٔ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hate speech: گفتار نفرت آمیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bullying: قلدرمآبی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unacceptable: نامقبول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
objectively: از دیدگاه بی طرف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
administrative proceedings: روند دادرسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
labeling: برچسب گذاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
community college: کالج منطقه ای، کالج شهر، کالج دوسال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
community college: کالج منطقه ای، کالج شهر، کالج دوسال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suffocate: بریدن نفس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make mountains out of molehills: از کاه کوه ساختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
infantilize: کودک انگاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
comfortable: آسوده خاطر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bisexual: دوجنس خواه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self expression: ابراز خود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dummy: جعلی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to hum along to: زمزمه کردن همراه با [یک ترانه]
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shout out: معرفی عمومی کردن، حمایت عمومی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
exploitative: بهره کشانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
exploitative: بهره کشانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nonexploitative: غیربهره کشانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unaltered: دست نخورده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unaltered: دست نخورده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
archaeology: دیرینه شناسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
archaeology: دیرینه شناسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
small: مختصر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
analogous: هم تراز، هم سنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
status: شأن اجتماعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
loosely: با آسان گیری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take through: ( به تفصیل ) توضیح دادن، شرح دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
historicize: تاریخمند کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
historicize: تاریخمند کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
historicization: تاریخمندسازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
romanticism: رمانتیسم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
articulate: مفصل بندی کردن، مفصل بندی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deconstruction: ساخت شکنی، ساخت گشایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
academicism: دانشگاه مآبی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
exhortation: توصیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outcast: طردشده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sexology: سکس شناسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nexus: کلاف، شبکه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nexus: کلاف، شبکه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
darkly: به تلخی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incarnation: مظهر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
faculty of recognition: قوهٔ تشخیص
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put about: شایع کردن، چو انداختن، ترویج کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put about: شایع کردن، چو انداختن، ترویج کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
calculation: حسابگری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
splitting field: [ریاضیات] میدان شکافنده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
resolvent: گشاینده، گشایش گر،
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
montaigne: میشل دو مونتنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mainstream: رایج، مرسوم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reasoning: خِرَدورزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
existing: کنونی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zone of proximal development: محدودهٔ تقریبی رشد ( نظریه ای در رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
zone of proximal development: محدودهٔ تقریبی رشد ( نظریه ای در رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cupboard love: عشق مصلحتی - - - - Affection that ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
present: مواجه کردن، رویارو کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shock: بُهت، بُهت زدگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take over: حاکم شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
surface: منتشر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
identify with: احساس نزدیکی یا وابستگی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
urologist: متخصص مجاری ادراری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obsessive: افراطی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
split brains: مغز دوپاره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
traumatic: روان گًزا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the meantime: در این گیرودار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exaggeration: تشدید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smoothly: به درستی، درست ( در نقش قید )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
arguably: می توان گفت که می توان استدلال آورد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
birth pangs: درد زایمان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
twelve tables: دوازده لوحه ( مجموعه قوانینی باستان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come together: متحد شدن، دست به یکی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at this rate: با این حساب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
against the backdrop of: در زمینهٔ، در بسترِ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the stakes are high: پای مرگ و زندگی در میان است
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shareholder value: ثروت سهام داران
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seamless: بدون اختلال
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
energy transition: گذار انرژی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
decide: به نتیجهٔ مشخصی رسیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
waterfront regeneration: بازسازی بنادر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prominent: پررنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tactician: تاکتیک دان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
consumption behavior: رفتار مصرف کننده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aggressively: با تمام قوا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hub: پایگاه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
objectivism: عینیت باوری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mixed results: نتایج نامشخص، نتایج غیرقطعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come naturally: something comes naturally to someon ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
triumphalism: برترانگاریِ دین و آیین خود، برترانگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ride roughshod: نادیده گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
garamantes: گارامانت. ( اِخ ) طایفه ای از ساکنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lucullan: بسیار تجملاتی، تجمل افراطی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tantalize: اشتیاق انگیختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring together: نزدیک کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
technoference: مداخله تکنولوژی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scenario: فرضیه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
challenger bank: بانک چالشگر، بانک مبارزطلب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reg tech: Regulatory technology یا فناوری های ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
corporate venture capital: سرمایه گذاری جسورانهٔ شرکتی، سرمایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
low code: کم کد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swinging sixties: دهه شصتی های خوش گذران
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shopper: مغازه گرد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catch imagination: شیفته کردن، مجذوب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
working: [اگر نقش صفت داشته باشد] عملیاتی، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
data vendor: داده فروش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suptech: ساپتک، فناوری نظارتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medication tolerance: تحمل دارویی، تطبیق پذیری دارویی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
findability: یافت پذیری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smothered mate: مات مختنق
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passed pawn: پیادهٔ رونده ( اصطلاحی در شطرنج )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social signaling: نشانه گذاری اجتماعی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
untap: آزادکردن، رهاکردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
journey: تجربه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
relevant marketing: بازاریابی هدفمند
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
delivery board: جدول تحویل کار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
patient outcome: نتیجهٔ درمان بیمار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
premium holiday: تعویق پرداخت حق بیمه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wildcrafted: دست ساز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break through the noise: دیده شدن در شلوغی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
product owner: عهده دار محصول
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
there: صبح زود آن جا باش.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
٢