نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
junky: عملی
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flake off: ( درمورد پوست ) پوسته پوسته شدن
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
assemblage: سرهم کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
timeline: برنامه ی زمانی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pave the way: کار کسی را آسان کردن
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buzz: I'll buzz you in درو میزنم بیاین تو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pour out: گاهی It's pouring out there به معنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nymph: حشره شناسی: لارو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upper: داروی محرک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mom to be: مادر آینده، خانومی که بارداره
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blitzed: intoxicated by drugs or alcohol مست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's the right call: تصمیم درستیه.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fed up: جان به لب شدن ( رسیدن )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
folk singer: خواننده ی مردمی/محلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
folk singer: خواننده ی مردمی/محلی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the wheels are always turning: شاخکاش همیشه دارن میجنبن همش درحال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flake off: ( درمورد پوست ) پوسته پوسته شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lappet faced vulture: کرکس غبغب دار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
candling: نطفه سنجی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
garner votes: رای جمع کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just a little taste: این فقط یه چشمشه ( گوششه )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
calming: آرامبخش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
au contraire: اتفاقا برعکس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chomp at the bit: تو پوست خودم نمیگنجم ( برای انجام ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
meps: Military Entrance Processing Statio ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
windup toy: اسباب بازی کوکی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blanket bombardment: بمباران همه جانبه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
awol: جیم زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
packing slip: بارنامه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
undetectable: غیرقابل شناسایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grow up: سر عقل بیا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mick: offensive. a slang name for an Iris ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
metro area: کلانشهر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dollars to doughnuts: used to emphasize one's certainty ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neck deep: تا گردن فرو رفته تو چیزی ( تا اینج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
criminy: used to express surprise or disbeli ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take to the lam: فلنگو میبنده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
captor: اسیرگیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set: در بازی فوتبال آمریکایی Ready, set, ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
baling wire: سیم مفتول
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all is forgiven: حساب بی حساب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
physical culture: تربیت بدنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cuz: در صحبت های روزمره مخفف cousin است ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trick or treat: دوستان جوری مینویسین قاشق زنی انگار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sit down: در ادامه ی پیشنهاد آقا مهدی، میتون ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zero notice: بی خبر کاری رو انجام دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
press avail: کنفرانس مطبوعاتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
timeline: برنامه ی زمانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
object to: حقوقی در دادگاه: اعتراض دارم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
medical malpractice: اشتباه پزشکی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the numbers are in: آمار دراومده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mind control: شستشوی مغزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cia ctc: مرکز ضدتروریستی سیا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
obstruction of justice: منع اجرای عدالت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chubbo: چاق، خپل، تاپاله
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
goldarn: an oath expressing anger, surprise, ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
counterdefense: ضدحمله
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
belly laughs: روده بر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
little did he know: روحشم خبر نداشت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bear a slight resemblance: با کسی یا چیزی مو نمیزنه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش