پریا زین العابدین - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

labour exchange: ( در بریتانیا، کهنه ) اداره کاریابی ...

٢ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baldly: بی باکانه، با بی پروایی، بی محابا

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

labour intensive: ( روش و غیره ) نیازمند به کارگر زیا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deafening: ( صدا ) کر کننده، گوش خراش

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

g string: ( موسیقی ) سیم شل. شورتِ بندی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mess about with: ( محاوره ) دخالت کردن در، مداخله کر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mess about with: ( محاوره ) دخالت کردن در، مداخله کر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mud hut: کلبه گلی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a mugs game: ( به طعنه ) حماقت محض، عین خریت.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ozone friendly: بی ضرر برای لایه اوزون - که به لایه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

photofit: چهره نگاری. چهره نگاری شده.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boiled rice: پلو، چلو.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boiled rice: پلو، چلو.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bakelite: صمغ مصنوعی

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to the degree that: تا اندازه ای که - تا حدی که - تا جا ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

affiliation training: Military training based on allied a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aspalathus cedcarbergensis: South African shrub having flat acu ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asparagaceae: one of many families or subfamilies ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asparaginous: Pertaining or allied to, or resembl ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

assessee: a person ( or property ) that is as ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

benefit in kind: کمک غیر نقدی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lyrebird: مرغ چنگ ( نوعی پرنده استرالیایی )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lynch mob: تماشاچی های اعدام، تماشاچی های لینچ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

baccy: ( محاوره ) توتون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backchat: ( محاوره ) زبان درازی، یکی به دو، م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

back cloth: ( در بریتانیا ) 1. ( تئاتر ) نقاشی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back cloth: ( در بریتانیا ) 1. ( تئاتر ) نقاشی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baggage car: واگن بار، واگن اثاثیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baggage car: واگن بار، واگن اثاثیه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baggage room: انبار اثاثیه، انبار توشه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

baldly: بی باکانه، با بی پروایی، بی محابا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beachwear: لباس کنار دریا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beacon fire: علامت ( با آتش )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deafening: ( صدا ) کر کننده، گوش خراش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decagone: ( هندسه ) ده ضلعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

declutch: ( اتومبیل ) کلاچ گرفتن، خلاص کردن.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decoke: ( محاوره ) کربن . . . را گرفتن، کرب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

machine age: عصر ماشین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

machine stitch: ( خیاطی ) چرخ کردن، با چرخ دوختن.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

macrobiotic food: غذای سالم، غذای طبیعی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

madeira cake: کیک ساده، کیک صبحانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

made man: کسی که موفقیتش حتمی است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

made to measure: ( لباس ) دست دوز، سفارشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

made to measure: ( لباس ) دست دوز، سفارشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

made to order: مناسب، به اندازه.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maestri: ( جمعِ maestro ) ( موسیقی ) استاد، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mae west: ( هوانوردی ) جلیقه نجات.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mutton chops: ( محاوره ) پاگوشِ بلند، ریش چکمه ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

muttonhead: ( محاوه، به طعنه، شخص ) خر، گوساله، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutual funds: ( در آمریکا، بازرگانی ) شرکتِ سرمای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutual insurance company: شرکت بیمه تعاونی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

labour camp: اردوگاه کار اجباری.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

labour exchange: ( در بریتانیا، کهنه ) اداره کاریابی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

labour intensive: ( روش و غیره ) نیازمند به کارگر زیا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

labour intensive: ( روش و غیره ) نیازمند به کارگر زیا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

labourite: عضو حزب کارگر، هوادار حزب کارگر.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

labour saving: 0وسایل، روشها ) که کارها را آسان می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

labour saving: 0وسایل، روشها ) که کارها را آسان می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ladys maid: ندیمه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lager lout: ( در بریتانیا ) آدم عربده کش، مست ل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flagged: سنگ فرش شده، سنگ فرش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flagged: سنگ فرش شده، سنگ فرش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gumdrop: پاستیل.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gumdrop: پاستیل.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

guest house: پانسیون فامیلی، ساختمان مهمانان.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guest house: پانسیون فامیلی، ساختمان مهمانان.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

guest worker: کارگر خارجی.

١٠ ماه پیش

مدال‌های پریا زین العابدین