پریسا رئیسی - جزئیات مدال‌ها

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

٤ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

assistantship: کارآموزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assistantship: کارآموزی

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

telecommunications: ارتباط از راه دور

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

qol: مخفف Quality of life یعنی کیفیت زن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

qol: مخفف Quality of life یعنی کیفیت زن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blanket tripe: شکمبه یا سیرابی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

painstacking: دقیق و پر زحمت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

individualization: فردگرایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

individualization: فردگرایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

triglossic: سه زبان گونگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

triglossic: سه زبان گونگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aspirers: دست اندرکاران

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspirers: دست اندرکاران

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bright idea: ایده هوشمندانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bright idea: ایده هوشمندانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uncontrollable: غیر قابل کنترل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modestly: متواضعانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tug: حمل کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ungainly: بی مصرف

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ungainly: بی مصرف

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

too much to bear: A writer might use too much to bear ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

too much to bear: A writer might use too much to bear ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unjustifiable: غیر موجه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unjustifiable: غیر موجه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minute by minute: very quickly as time passes

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bellow out: To expel something خارج کردن چیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tide gauge: سنسورهای اندازه گیری جز و مد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notify: ابلاغ کردن ( در متون حقوقی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

welding: جوشکاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

welding: جوشکاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rolled oats: جو دوسر پرک

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seitan: گلوتن گندم گلوتن گندم غذایی است که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seitan: گلوتن گندم گلوتن گندم غذایی است که ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teff: علف گل ویلیامز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a great many of: تعداد زیادی

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های پریسا رئیسی