⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
B
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
واژه
نوشتار
1
Ace a test
امتحان را پاس کردن- امتحان را خوب دادن
١٣٩٨/١٢/٠٢
6
|
0
2
Desert
قال گذاشتن کسی
١٣٩٨/٠٧/٢٩
0
|
1
3
Invented
من درآوردی-ساختگی-الکی
١٣٩٨/٠٥/٢٦
17
|
2
4
Petrichore
بوی خاک باران خورده
١٣٩٨/٠٢/٠٦
2
|
0
5
Shiny bum
کارمند دفتری
١٣٩٨/٠١/٢٤
0
|
0
6
Medals ceremony
مراسم اهدای مدال در پایان جام جهانی
١٣٩٨/٠١/٢٣
2
|
0
7
Intelligence Quotient
ضریب هوشی
١٣٩٨/٠١/١٧
6
|
0
8
Bureau de change
صرافی
١٣٩٨/٠١/١٧
38
|
1
9
Leather Strap
بند چرمی
١٣٩٨/٠١/١٤
6
|
0
10
Indecisive
مردد
دودل
نامصمم
١٣٩٨/٠١/٠٨
42
|
1
11
Biodegradable
تجزیه پذیر و قابل برگشت به طبیعت
١٣٩٨/٠١/٠١
29
|
2
12
Windshield wiper
برف پاککن ماشین
١٣٩٨/٠١/٠١
4
|
0
13
Partial
I’m partial to it من طرفدارشم
١٣٩٧/١٢/١٦
15
|
0
14
Soulmate
دو روح در یک بدن
١٣٩٧/١٢/٠٣
67
|
8
15
Gut off
از خنده روده بر شدن
١٣٩٧/١١/٢٤
0
|
0
16
Lump
بغض
١٣٩٧/١١/٢٠
32
|
2
17
Zonked
خسته و داغون-له و لورده😉
١٣٩٧/١١/١٣
8
|
1
18
Kooky
خل و چل
١٣٩٧/١١/٠٤
15
|
1
19
Thicker
غلیظ تر
١٣٩٧/١٠/٢٦
38
|
1
20
Grab
بقول خودمون غذا زدن به بدن(خوردن)
با نوشیدنی زدن به بدن
Do you wana grab dinner
میخوای یه شام بزنیم؟
١٣٩٧/١٠/٠٩
74
|
2
21
Cleaning lady
خدمتکار خانم
١٣٩٧/١٠/٠٣
10
|
0
22
Pick up truck
وانت بار
١٣٩٧/٠٩/٢٣
4
|
1
23
Put the car in neutral
ماشین رو خلاص کن
١٣٩٧/٠٩/٢٢
0
|
0
24
Condiment
چاشنی و ادویه جات
١٣٩٧/٠٩/٢٢
4
|
0
25
دمپایی لا انگشتی
Thongs
Flip-flops
١٣٩٧/٠٩/٢١
2
|
0
26
Punch out
کارت زدن و خارج شدن از محل کار
١٣٩٧/٠٩/٢١
4
|
0
فهرست جمله های ترجمه شده
واژه
جمله های ترجمه شده
1
ring up
• The waiter rang up our bill.
• گارسون صورتحساب ما را ثبت کرد
١٣٩٨/٠١/١٤
9
|
1
2
spill
• The milk will spill if you're careless.
• اگر بی دقت باشی شیر می ریزد
١٣٩٧/١١/٢٤
6
|
3
3
freckle
• I get freckles on my shoulders in the summer.
• توی تابستان شونه هام کک مکی میشه
١٣٩٧/١١/٠٤
0
|
2
4
freckle
• He thinks girls with freckles on their cheeks are cute.
• او فکر میکنه دخترهایی که روی گونه هاشون کک مک دارند بانمک هستند
١٣٩٧/١١/٠٤
1
|
1