دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٤٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٨,٥٨٥
لایک
لایک
١٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٨

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
١

اهنگ محبوب مثل اهنگ هایی که همه حداقل یکبار گوش دادن

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٧

عظیم / چشمگیر / فوق العاده / بزرگ / خیلی زیاد / خارق العاده huge / great

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٥

run away // فرار کردن/ گریختن مثل فرار دزد از پلیس یا فرار از حیوان درنده

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His mother pressed his shirts.
دیدگاه

مادرش پیراهنش را صاف کرد {اتو کرد}

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.