دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,٦٣١
رتبه در دیکشنری
١,١٣٤
لایک
١٠١
دیسلایک
٥
جدیدترین پیشنهادها
٢ هفته پیش
٠
پیامدهای رفتار، پیامدهای رفتاری، شرطی سازی رفتاری
٤ ماه پیش
٢
گیر افتادن مثال: The mother is in a bind. مادر گیر افتاده است.
٤ ماه پیش
٠
بیشتر اوقات، بیشتر مواقع، در بیشتر موارد، اکثر مواقع
٤ ماه پیش
٠
نمک روی زخم پاشیدن
٤ ماه پیش
٠
نمک روی زخم پاشید
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.