محمدجواد بیرانوند - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

long running battle: 1. دشمنی دیرینه 2. بحثی که مدت هاست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it wont budge: نمیخواد جم بخوره

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dogs meat: ( Dog's meat ( adj هر چیزی که بی ار ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

promise something: یه چیزیو بهم قول بده

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

capricorn: برج جدی دهمین علامت طالع بینی در زو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spdif: کوتاه شده ی: Sony/Philips Digital I ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sigma: یک دسته بندی شخصیتی برای مردان با و ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cross section: یک نما یا نقاشی که نشان می دهد داخل ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bitch: ۱. زن فاحشه، زن ناپارسا و ناپاک، جن ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we fucked up: گند زدیم به فنا رفتیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

face me: منو نگاه کن یا با من روبرو شو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steez: ترکیب Style Easy = Steez یعنی لباس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skrilla: پول ( کلمه ای محاوره ای در لحجه آمر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

greenbacks: پول پول کاغذی صادر شده توسط دولت ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plata: پول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drownin: دمده از مد افتاده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whack someone: کشتن کسی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come over: به کسی سر زدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dickweed: یک فرد احمق، نفرت انگیز یا حقیر ( ا ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut the cancer: جدا کردن غده سرطانی ( از بدن با جرا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ice kiss: بوسه یخی: نوعی بوسه شبیه بوسه فرانس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let me clap them cheeks: بده بزنیم

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ambivalence: دوسوگرایی: داشــتن همزمــان احــسا ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nasal voice: صدای تو دماغی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

old money style: استایل اولد مانی که به سبک پولدارها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deku: احمق آدم به درد نخور چلمن

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what do you make of it: نظرت راجع به این چیه؟

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

we were sweethearts: ما عاشق همدیگه بودیم

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

algorithm: رَوَندنما

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lucky bone: استخوان شانس

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont prevent closing door: از بسته شدن درب جلوگیری نکنید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do not prevent closing door: از بسته شدن درب جلوگیری نکنید

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heebee jeebees: حالت عصبی شدید ناشی از ترس، نگرانی، ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blunt: بلانت سیگاری است که سوراخ و با حشیش ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what do you make of it: نظرت راجع به این چیه؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lucky bone: استخوان شانس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heebee jeebees: حالت عصبی شدید ناشی از ترس، نگرانی، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trucks out: کامیون/وانت خرابه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we were sweethearts: ما عاشق همدیگه بودیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

witch ball: گوی جادو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i walk you out: بدرقه ات میکنم. تا دم در همراهت می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just bench pressed the world: معنی کلمه به کلمه اش میشه "من به ان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something is haunted for me: فلان چیز برام عذاب آور شده بود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do not rely on door: به در تکیه نکنید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont rely on door: به در تکیه نکنید

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ill eat my hat if: اسممو عوض میکنم اگه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotional quieting: سکوت عاطفی: تمایل به آرام کردن احسا ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lets fucking go: بزن بریم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guitalele: گیتا له له: ترکیبی از گیتار و یوکلل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring your money up not your funny up: خیلی بی نمکی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

engine warning: در موتور خودرو اشکال وجود دارد.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shortarse: کوتوله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spotting out: لکه بینی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guitalele: گیتا له له: ترکیبی از گیتار و یوکلل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tallit: شالی که یهودی ها در حین عبادت روی ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

will you take me: منو میرسونی؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i got this shit: حواسم به این موضوع هست. یا دارمش.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im here for you: در دسترس بودن برای کمک و پشتیبانی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non of this shits matters: هیچ کدوم از این چیزا مهم نیست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cocksmoker: ۱. مترادق Cocksucker ۲. قرمساق، کسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fucking bullshit: مزخرف محض

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

busting your balls: سر به سرت میذاشتم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dicking around with someone: سر به سر کسی گذاشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hump a person: با کسی رابطه ی جنسی برقرار کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

making fun of someone: سر به سر کسی گذاشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im your dick: سگتم

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sassy pants: بستگی داره کجا استفاده بشه ولی معنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

someone snuck to the room: یک نفر یواشکی وارد اتاق شد

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sports complex: مجموعه ورزشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you dumbass: خاک تو سرت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

short shorts: ۱. شورت کوتاهِ مد روز ۲. کوتوله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guess we have the same idea: به گمونم دل به دل راه داره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i know this place like the back of my hand: من اینجارو عین کف دستم میشناسم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

endotine: یک پروتز قلاب شکل که دندانه دارد و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i know this place like the back of my cock: من اینجارو عین کف دستم میشناسم ( بی ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dd end: بن بست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seat priority: اولویت نشستن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parking brake light: هشدار ترمز پارک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

assclown: ابله یا از نظر اجتماعی ناتوان

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کرانه ی دور: حاشیه ی رودخانه را کرانه میگویند. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

weak collocation: همایند ضعیف: همایندهای ضعیف از کلمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dump: پایان دادن به یک رابطه عاشقانه ( مخ ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to carry coal to newcastle: زیره به کرمان بردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کرانه ی نزدیک: حاشیه ی رودخانه را کرانه میگویند. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

someone fired your ass: فلانی اخراجت کرده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

developing rash: جوش زدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

american reunion: اتحاد مجدد آمریکا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high school reunion: جشن تجدید دیدار دبیرستان. ( در ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jacking something: تقلید کردن از چیزی ( محاوره ای )

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

silicon lottery: قرعه کشی سیلیکِن ( اصطلاحی در دانش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in mint condition: به نویی و تمیزی روز اول

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زاویه ی بی روح: ( اصطلاح نظامی ) مکانیست که در برد ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fabless manufacturing: تولید بدون ساخت: در این روش یک شرکت ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afro drill: افرو دریل یکی از ژانر های موسیقی اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

systemic disease: شرایط سلامتی بد که بر یک یا چند سیس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i do time in jail: وقت زیادی در زندان دارم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cry about it asswipe: همون جمله ی معروف آیسان اسلامی هستش ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شبه جزیره: به مکان هایی که از یکطرف به خشکی و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حاشیه: به حد خروجی عوارض زمین حاشیه می گوی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come clean: ۱. صادق باش ۲. راستشو بگو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burner: تلفن همراه دم دستی و ارزان ( در لحج ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relational memory: حافظه ای که عناصر تشکیل دهنده یک تج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کانتر فروش: به فردی اطلاق می شود که مسئول استفا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im so beat: من خیلی خسته ام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what with you: چته؟ ( بیشتر برای عصبانیت بکار میره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

going for colorful: تلاش برای جالب بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

please dont tell on me: لطفا منو لو نده

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live down under: من در استرالیا زندگی میکنم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live in kiwiland: من در نیوزیلند زندگی میکنم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live in the booth: من در ایتالیا زندگی میکنم ترجمه ی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live in nihon: من در ژاپن زندگی میکنم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live in the city of gold: من در دبی زندگی میکنم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

launch today: امروز ناهار در خدمت باشیم؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live in the states: من در آمریکا زندگی میکنم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strong collocation: همایند قوی: یک همایند قوی همایندی ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broad smile: 1. لبخند گشاده 2. لبخند دندان نما ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

laudanum: یک تنتور ( ماده ای با اثر جزئی ) از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grip: تفنگ ( محاوره ای )

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cellar door: در زیرزمین یا در سرداب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuckass: - لعنتی - یک فرد مزاحم، حیله گر و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck ass: - لعنتی - یک فرد مزاحم، حیله گر و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suck a fuck: - ترکیبی از مکیدن آلت و جماع معادل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pta meeting: کوتاه شده ی parent - teacher associ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parent teacher association meeting: جلسه انجمن اولیا و مربیان مجموعه جل ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

goat: بهترین

١ سال پیش

مدال‌های محمدجواد بیرانوند