⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
امید امیدی
کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
واژه
نوشتار
1
Side income
درآمد اضافی؛ درآمد ثانوی؛ درآمد مکمل
١٣٩٩/١٠/٠٨
0
|
0
2
Extension
افزونه در گوگل کروم
١٣٩٩/٠٩/٢٥
4
|
0
3
Pry bar
دیلم
١٣٩٩/٠٨/٢٣
4
|
1
4
table skirts
دامن میز، پارچهای که دورتادور میز را می�پوشاند
١٣٩٩/٠٨/٢٢
4
|
1
5
flush mount light
چراغ توکار سقفی
١٣٩٩/٠٨/٢٠
2
|
1
6
on the go
پا کار
١٣٩٩/٠٦/١١
6
|
1
7
Initial Jobless Claims
درخواست اولیه برای دریافت بیمه بیکاری
١٣٩٩/٠٥/٠٨
2
|
1
8
surrender
وا دادن
١٣٩٩/٠٤/٢١
6
|
1
9
Nillionaire
یک نوواژه است که از ترکیب دو واژه nil که لاتین است به معنی نداشتن و Millionaire به معنی میلیونر تشکیل شده است . Nillionaire برای کسی به کار می رود ک ...
١٣٩٩/٠٤/٠٥
2
|
1
10
defund
قطع بودجه کردن
١٣٩٩/٠٣/١٩
27
|
1
11
bystander
شخصی که فقط نظارهگر یک اتفاق است و هیچ گونه دخالتی در آن ندارد.
١٣٩٩/٠٣/١٣
6
|
1
12
rhetoric
لفاظی
١٣٩٩/٠٣/٠٢
27
|
1
13
heading toward
راهی شدن
١٣٩٩/٠٣/٠٢
2
|
1
14
پستو
در زبان لری به اتاق � تو � میگویند. پس به معنی عقب است. این واژه بن مایه خود را از گویشهای بختیاری و جنوبی گرفته است. �تو�یی که در پس است.
١٣٩٩/٠٢/٣٠
2
|
1
15
as it were
کماکان
١٣٩٩/٠٢/٢٨
6
|
1
16
meat hook
قناره
١٣٩٩/٠٢/٠٥
2
|
1
17
flasher
مردی که اندام جنسی خود را در مکانهای عمومی به زنها نشان میدهد. (عورت نما)
١٣٩٩/٠٢/٠٥
4
|
1
18
cusp
در آستانه
١٣٩٩/٠٢/٠٥
13
|
1
19
shell out
پول پیاده شدن
١٣٩٩/٠٢/٠٣
6
|
1
20
derelict
کلنگی
١٣٩٩/٠٢/٠١
2
|
1
21
House Hunter
خانه جو
١٣٩٩/٠١/٣٠
2
|
1
22
mood swing
تغییرات خلقی
١٣٩٩/٠١/٢٥
21
|
1
23
get down to business
دست به کار شدن
١٣٩٩/٠١/١٥
8
|
1
24
Sea reach
دریا رس
١٣٩٨/١١/١١
0
|
1
25
Elastoplast
چسب زخم
١٣٩٨/١١/٠٩
2
|
1
26
roof garden
باغ بوم
١٣٩٨/١١/٠١
2
|
1
27
sales organization
دپارتمان فروش
دپارتمان فروش شرکت
Sales organization is a department in company within logistics that designs the company as per the sales requ ...
١٣٩٨/١٠/١٦
0
|
1
28
salespeople
نیروهای فروش، کارمندان فروش
١٣٩٨/١٠/١٥
6
|
1
29
henhouse
مرغدانی
١٣٩٨/١٠/١١
0
|
1
30
VP of marketing
معاونت بازاریابی
معاون بازاریاب فردی متخصص در بازاریابی است که تمامی مسئولیتهای پیامدها و نتایج یک شرکت را برعهده میگیرد. معاون بازاریابی به منظ ...
١٣٩٨/١٠/٠٧
4
|
1
31
cool stuff
کارهای معرکه
do cool stuff : کارهای معرکه کردن
١٣٩٨/١٠/٠٧
4
|
1
32
Evangelism marketing
بازاریابی بشارتی
توضیح: فرم پیشرفته بازاریابی دهانبهدهان است که در آن شرکت مشتریانی که بهشدت به یک محصول خاص یا خدمات باور قوی دارند را ت ...
١٣٩٨/١٠/٠٧
2
|
1
33
good for you
دست خوش
١٣٩٨/١٠/٠٤
17
|
1
34
conversion
در بازریابی: فرآیند تبدیل یک prospect (مشتری احتمالی) به وسیله سرنخ (lead) به مشتری واقعی (customer)
١٣٩٨/١٠/٠٣
42
|
1
35
Follow up system sales
پیگیری سیستم فروش
١٣٩٨/١٠/٠٣
6
|
1
36
sales person
نیروی فروش
١٣٩٨/١٠/٠٣
6
|
1
37
its about to go
چیزی به شروع نمانده
١٣٩٨/١٠/٠٣
6
|
1
38
giggling
هرِوکِر کردن
١٣٩٨/١٠/٠٣
17
|
1
39
mechanism
ساختکاری
١٣٩٨/١٠/٠٣
15
|
1
40
assistance
پشتیبانی
١٣٩٨/١٠/٠٣
17
|
1
41
Email course
دورههای ایمیلی
دورههای آموزشی ایمیلی
توضیح: مجموعهای از ایمیلها هستند که جهت آموزش یک موضوع خاص در یک مدت زمانی مشخص فرستاده میشوند. ...
١٣٩٨/٠٩/٢٦
13
|
1
42
inbound marketing
بازاریابی درونگرا یا ربایشی
١٣٩٨/٠٩/٢٤
17
|
1
43
Executive meeting
جلسات غیر علنی ، نشست محرمانه هیئت رئیسه، جلساتی که برای عموم آزاد نیست.
Executive meeting means any scheduled or emergency meeting of the Board ...
١٣٩٨/٠٩/٢٠
21
|
1
44
bae
مخاطب خاص
١٣٩٨/٠٨/٠١
44
|
2
45
Sprawl
طاق باز خوابیدن
١٣٩٦/٠٧/١٨
10
|
2
46
Dawn
سپیده دمان
١٣٩٦/٠٧/١٥
50
|
1
47
credential
شهرت نامه
١٣٩٦/٠٧/١٣
10
|
2
48
Share
همرسانی کردن ، همرسانی
١٣٩٦/٠٦/٢٧
76
|
2
فهرست جمله های ترجمه شده
واژه
جمله های ترجمه شده
1
treacherous
• Snow and ice have left many roads treacherous, and motorists are warned to drive slowly.
• برف و یخبندان بسیاری از جادهها را خطرناک کرده و به رانندگان هشدار داده شد که آهسته برانند
١٣٩٩/٠١/١٩
1
|
1