Azad - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sensational: شورانگیز، مهیج، احساساتى، موثر، برا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deceit: نیرنگ

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

integral function: تابع صحیح. تابع تام

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

triboelectricityا: ایجاد برق در اثر اصطکاک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grandee: بزرگان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rectitude: صحت عمل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transferred: واگذارشده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transferred: واگذارشده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

speakership: مقام ریاست مجلس

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alhamdullah: الحمدالله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الحمدالله: ستایش خداوند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hot blooded: خون گرم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teacher thanks: معلم تشکرات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

social science: علوم اجتماعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social science: علوم اجتماعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

psychologist: روانشناس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

melodrama: عشق خوش فرجام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

psychiatrist: روانپزشک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supervisor: استاد راهنما

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supervisor: استاد راهنما

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

permanent university professor: استاد رسمی دانشگاه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clinical psychology: روانشناسی بالینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handy: استاد در کار خود

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heartbeat: ضربان قلب. تپش. قلب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

my pleasure: باعث افتخار من

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distinguished father: پدر شایسته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

congenital: مادرزادی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

congenital: مادرزادی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soiled mind: ذهن خاک خورده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insolent and illiterate: گستاخ و بی سواد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

permanent professor: استاد همیشگی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

long life and happiness: عمر طولانی و با عزت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fake person: شخص کاذب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

torch reason: دلیل تراشی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uncle nice girl: دختر عمو خوب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no problem: مشکلی نیس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hobbledehoy: کره اسبى که تازه بالغ شده، آدم تازه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

نرجس: نرجس یعنی عروس گل نرگس که بهترین فر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نرجس: کسی که همیشه مادر خوبی بود مادر با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

محدثه: لقب حضرت زهرا ( س ) دختر حضرت محمد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be logical: منطقی باش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peg: انگ زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

judgement day: روز قیامت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slander: تهمت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slander: تهمت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forced to be imprisoned: به زور به حبس کشیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

destroy: خراب کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deceit: نیرنگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deceit: نیرنگ

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to dismiss: نبخشیدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not soluble: حلال نکردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

theolog: الهیات علوم دینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seminary: علوم دینی - مدرسه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

schematic: طرح کلی. الگو واری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prototype: الگوی نخستین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

marry: به عقد نکاح در آوردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marry: به عقد نکاح در آوردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marry registry: عقد نکاح محضری در آوردن. محضر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to sign the contract: در محضر ثبت عقد نکاح کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celebrate the perfect day: جشن در روز مناسب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

build: ساخت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paradise paradise: برزخ بهشتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waterside araz: متعلق به کنار دربا ( آراز )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

individual mousi: متعلق به موسی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water pool: استخر آبی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sultanate my heart: سلطان نشین دلم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

making a pleasure: ساخت مصلحتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

purchase the perfect day: خرید روز مناسب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

favourite: برگزیده محبوب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

favourite mooui: برگزیده محبوب موسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

direct coupled: مستقیمأ جفت شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mild: ملایم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

holding: برگزاری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mild celebration: جشن ملایم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

science obstertrics: علوم مامایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

both beliefs: هم اعتقاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

virginity: دوشیزگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sensational: شورانگیز، مهیج، احساساتى، موثر، برا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sensational: شورانگیز، مهیج، احساساتى، موثر، برا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exercise the cerebellum: اعمال مخچه ( مرکز هماهنگی و یادگیری ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spiral cord: قشر نخاع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gray matter: ماده خاکستری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thalamus and hypothalamus: تالاموس و هیپوتالاموس ( تقویت پیام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

limbic machine: دستگاه لمبیک که شبکه گسترده ای از ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اعمال سمپاتیک: جریان خون را به سوی قلب و ماهیچه ها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sympathetic: موافق. گشاده روی. شاد آور ( مردمک گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sympathetic: سمپاتیک. موافق. خوشنودی. ( مردمک گش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تونوس: انقباض خفیفی در حالت آرامش وجود دار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تونوس: انقباض خفیفی در حالت آرامش وجود دار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speech: قوه یناطقه. زبان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قشر مخ در لوب پس سری: عصب بینایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the cerebral cortex in the lobe is serial: قشر مخ در لوب پس سری که عصب بینایی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

retina: شبکیه ( محل تشکیل تصویر ) مربوط به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زجاجیه و زالالیه: در علم بینایی زجاجیه ماده ژله ای و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زجاجیه: مایع ژله ای و شفاف که محور نوری چشم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گیرنده نور چشم: عصب بینایی در قشر لوب پس سری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عصب بینایی: قرینه > زلالیه > عدسی > زحاجیه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لکه زرد در شبکیه: محل تشکیل در شبکیه بخشی بنام لکه زر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لکه زرد در شبکیه چشم: بخشی بنام لکه زرد میباشد که در امتد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intellgence: هوش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ادرنالین: آدرنالین. اپی نفرین اندام هدف قلب و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cardiologist lover: متخصص قلب عاشق ( 😊 کسی که تسلط کام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

goodwill: حسن نیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sweet nothings: حرف های عاشقانه خودمانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

valhalla: سالن پذیرایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ballroom: سالن رقص

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گره دهلیزی بطنی: پیام الکتریکی در دهلیز ها منتشر میش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chamber: حفره های قلب . دهلیزها . در حالی که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الیاف گرهی: تارهای گرهی. رشته ماهیچه ای هستند ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لایه میوکارد: لایه میو کارد قلب ، علاوه بر ماهیچه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرخرگ ششی: سرخرگ ششی خون تیره را به مویرگ های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرخرگ ششی: سرخرگ ششی خون تیره را به مویرگ های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرخرگ ششی: سیاهرگ ششی خون روشن رااز مویرگ های ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grasshopper open: ملخ باز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grasshopper circulation machine: دستگاه گردش خون ملخ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

earthworm: کرم خاکی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

itchy prurient: کرمکی خارش دار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میوکارد: میو کارد قطورترین لایه قلب است. لای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میوکارد: میو کارد قطورترین لایه قلب است. لای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اندوکارد: لایه داخلی ، آندوکاردنام دارد و از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ventricle capacity: گنجایش بطن ها . گنجایش بطن ها بیشتر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دریچه سه لختی: بین دهلیز راست و بطن راست ، دریچه ی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

valves sini: دریچه سینی. درابتدا سرخرگ آثورت و س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tricuspid valve: دریچه سه لختی. بین دهلیز راست و بطن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میوکارد: میوکارد همان لایه میانی عضلانی و قا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

music hall: سالن موسیقی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hall: سالن ها راه رو

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pesky people: افراد مزاحم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

having it: اختیار داشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

siree sirree: آقای خودم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get out of the ground: از زمین برداشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

falsehood: دروغ

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no relationship: ارتباط نداشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how to understand: چجور بفهمونم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all the classmates are witnesses: همه همکلاسها شاهد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there was no connection: ارتباط نبود

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i see im crushing: ببینم له میکنم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unbalanced mode: حالت نا تعادل

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy to kill: راحت کشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave my life: از زندگی من گمشو

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i will announce: خبر خواهم داد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

notify: خبر دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notify: خبر دادن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کریمی افتخار وند: با عرض سلام به لطف فرموندصحت ، اقای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intellectual: روشنفکری هوشمندی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intellectual: عقلانی دهنی روشنفکری هوشمندی خردمند

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mentor: : مشاور و راهنمای باتجربه و معتمد

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

merry: شاددل

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

general mental: هوش ذهن کلی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intellectronics: هوشمندی الکترونیکی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hapyy life: شاد زیستی.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mentor: مربی مرشد. : مشاور و راهنمای باتجرب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

specified: تعیین شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specified: تعیین شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

love life: زندگی عاشقانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ideal: ایده آل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well off: دارای زندگی آسوده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well off: دارای زندگی آسوده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

learning: یادگیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

learning: یادگیری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ranas answer: جواب رانا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fake cousin: دختر عموی کاذب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

childhood sneezing: آب بینی بچگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

god willing: انشاءالله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

god willing: انشاءالله

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am pleased: خشنودم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hallelujah: خدا را حمد باد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sunlight: نور خورشید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sunlight: نور خورشید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

auspicious: فرخنده خجسته سعید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sunlit: روشن از فروغ آفتاب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maturate: بالغ شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

become forgiving: بخشیده شدن. تبدیل شدن به بخشیده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quitclaim: چشم پوشیدن. بخشیده شد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trade: تجارت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misquote: اشتباه نقل و قول کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

symphonious: هم آهنگ. متوافق. هم آوا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

syntonic: ( روان شناس ) سازگار با محیط، ( موس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cohesion: هم بستگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cohesion: هم بستگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sympatry: هم بومی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

liege: هم بیعت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

liegeman: هم بیعت نسبت به تیولدار، وفادار، رع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

warbler: سراینده. مرغ خوشااجان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pleasance: خوشایندی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rosy: خوشبو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

entourage: دوستان ( D )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adjuration: سوگند عهد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

consummately: دلوجان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coincident current: با انطباق جریان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blood brother: باهم برادری برادر خوانده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fraternity: اتحادیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fraternization: دوستی برادری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

confirmed: تاییدشد تایید شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confirmed: تاییدشد تایید شده

١٠ ماه پیش

مدال‌های Azad