دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٥٨٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
٤,٠١٤
لایک
لایک
٦٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٩

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٣

دانشمند

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٣

1 ) احساس کننده ، سهش گر، سوهش گر ( برای شخص/چیزی ) 2 ) شاخک ( جانور شناسی، به ویژه در حشرات ) 3 ) یاب گر، آزمون گر، محک ( حرف یا عملی برای فهمیدن ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٧

۱ ) تیز، برنده، تند و تیز ۲ ) پرسوز ( آب و هوا ) مثال برای ۱ ) The biting edge of sword ترجمه : تیغه تیز شمشیر مثال برای ۲ ) Biting cold ترجمه : سر ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٢

نزدیک ، خودمانی، کسی را از ته دل دوست داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٥

۱ ) باقیماندگان، بازماندگان ( انسان ) _۲ ) باقی مانده، پس مانده، بقیه ( غذا، پول، عمر و . . . ) مثال برای ۱ ) They killed half of the captives and ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.