دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,٤٧٤
رتبه در دیکشنری
١,٢٣٣
لایک
٣٧٩
دیسلایک
١٦٤
جدیدترین پیشنهادها
٥ ماه پیش
٢
مسئول تشریفات ( در مورد مقامات و اماکن سیاسی و حکومتی )
٥ ماه پیش
١
قابل تهیه قابل تامین قابل خرید در دسترس
٦ ماه پیش
٠
حاکمیت بدترین ها شاید مقابل حاکمیت اشراف ( آریستوکراسی ) یا حاکمیت مردم ( دموکراسی ) یا حاکمیت توده ها ( موبوکراسی )
١ سال پیش
٠
ارتباط میان شبکه های الکتریکی و الکترونیکی و کامپیوتری
١ سال پیش
٢
تناسب یا مناسبت داشتن
جدیدترین ترجمهها
٣ سال پیش
He ground the nuts according to the recipe.
٤
او مغزها را بر اساس دستور تهیه ( یا پخت بسته به متن ) آسیاب کرد
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.