محمد پویا - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw into relief: روشن ساختن، واضح و آشکار کردن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring into view: به چشم آمدن، دیده شدن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rich tapestry: تصویری کامل ( مجازی )

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arithmetization: حسابی کردن، عددی کردن مجموعه روش ها ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

provability: اثبات پذیری، قابلیت اثبات

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

even if: اگرچه

٩ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contemporary: حالِ حاضر، موجود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

invincible: راسخ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decipher: دریافتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decipher: دریافتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trust: باور داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

integrate: یکدست کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hurtful: زیان بار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hurtful: زیان بار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

specially: به شکل خاص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specially: به شکل خاص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shift: سوق دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

already: پیشاپیش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

given: اعطاء شده، مرحمت شده، مرحمتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opinator: متعصب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embrace: به آغوش کشیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring to bear: به کار گرفتن، هدف گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bring to bear: به کار گرفتن، هدف گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncritical: بی قید و شرط، غیرنقادانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uncritical: بی قید و شرط، غیرنقادانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make sense: معنا یافتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

even if: اگرچه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

justification: دلیل تراشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

similarly: عیناً

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discount: کم ارزش دانستن، بی ارزش دانستن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disentangle: تفکیک، جدا کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autonomous: خودآیین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

after the manner of: منطبق بر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

therapeutic approach: رویکرد راهگشا، رهیافت گره گشا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

turn over in the mind: مداقه کردن بر، متمرکز شدن بر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

archimedean point: نقطه شروع مطمئن

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commute: به خاطر رفتار خوبش، فرماندار در مجا ...

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های محمد پویا