عبداله موسی زاده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intervene: مداخله

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

approxy: تقریبی, تخمینی

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

requiring: نیازمند

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perhaps likely: احتمالا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subsidizing: یارانه، کمک هزینه، کمک خرج، کمک مال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subsidizing: یارانه، کمک هزینه، کمک خرج، کمک مال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disparately: نابرابر، نامساوی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

individually: انفرادی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

individually: انفرادی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distinctive: به طورمشخص، به طورمجزا، متمایز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

distinctive: به طورمشخص، به طورمجزا، متمایز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dowdy: بی کفایت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

matrons: هیات رئیسه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

volatile: گذرا، ناپایدار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impulsively: یهویی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gawky: شلخته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cater: راضی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tamper: دخالت کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kombat: مبارزه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slightly: بی گناه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orderly: به ترتیب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orderly: به ترتیب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oldest: بزرگترین، مسن ترین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dismal: ناراحت کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astounding: متحیرکننده، متحیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collapsing: نابودی، سقوط، فروریختن، غش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

canun: قانون، قاعده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kind of zither ordulcimer: قانون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passed: 1 - ازکنارچیزی گذشتن2 - ازبین رفتن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ruby: کائوچو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denote: بکاررفتن - نشان دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discreet: رازدار - راز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arch: یزرگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bulk: بزرگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

veil: پنهان - مخفی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

restricted: محدود شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disruptive: مخل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot: جایگاه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

valid: معتبر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coherent: منطقی - منسجم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coach: مربی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

witticism: جوک گفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

superior: منحصربه فرد، برتر

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های عبداله موسی زاده