موهبت آوازه - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evermore: همواره

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rather than: نه اینکه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jerk: بدجنس

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leap: رشد فکری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unfortunate: ناگوار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dismissal: نادیده گرفته شدن، دست کم گرفتن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

discovery: یافته

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hunch: تصور

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transparent: روراست

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

puff up: مغرور شدن، احساس غرور کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grounding: مبانی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lens: زاویه دید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

privilege: تبعیض ( این واژه عینا معنی تبعیض نم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interconnected: منسجم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

citing: به نقل از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

explore: شناسایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foster: افزایش دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

empathic: همدلانه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skewed perspective: تصور تحریف شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

work for you: برای تو مناسب است، برای تو جواب مید ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discovery: یافته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specific: جداگانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hair’s width way: اختلاف خیلی کمی داشتن، به اندازه مو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stronghold: پایگاه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play tricks on: فریب دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfortunate: ناگوار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prolific: قَدَر، توانمند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

devalue: زمانی به کار می رود که ما ارزش چیزی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lined face: صورتی که از شدت زخمی بودن روی آن خط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot streak: a period of repeated successes وقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scrape: سابیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tug on superman’s cape: ضربا المثل بازی کردن با دم شیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out of view: دور از نظر داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the bigger they are the harder they fall: هر که بامش بیش، برفش بیشتر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throwing the kitchen sink at: به این معنی است که در بحث با کسی اگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supply: منبع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have no filter: گسی که هرچی به دهنش میاد میگه و موق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

four point restraints: restrain both arms and both legs بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hour after hour: دم به دقیقه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adopt language: If you adopt a new attitude, plan, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

limited perspective: کوته نظری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

head and ears: with the whole person; deeply; comp ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rather than: نه اینکه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in kind: به همین شکل، به همین ترتیب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

privilege: تبعیض ( این واژه عینا معنی تبعیض نم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nook and cranny: گوشه و کنار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nook and cranny: گوشه و کنار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solar plexus: سومین چاکراه بدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authentic: صادق، روراست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

universality: همگانی بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a leap: To do something that is risky or un ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break through: رخنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grandiosity: خود بزرگ بینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

momentum: تداوم پیش روی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lens: زاویه دید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

responsive: مسئولیت پذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

‘em: short form of them

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glee: سرخوشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

night goggle: عینک دید در شب

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های موهبت آوازه