محمد دهقان - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marking: سپری کردن دفع وقت کردن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

insights: اطلاعات داده ها برنامه ها

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nitty gritty: سر اصل موضوع رفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit: ( انجام کاری ) با موفقیت روبرو شدن. ...

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابدن: آبدن در اشعار فردوسی هم آمده است وم ...

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

struggle: مشکل داشتن دچار مشکل بودن ضعیف ضعف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

radar: برجسته کردن برجسته نشان دادن نشان د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tenner: اسکناس ده پوندی این کلمه برای وجه ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

se: per se ( لاتین ) درنفس خود، بخودى ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

se: per se ( لاتین ) درنفس خود، بخودى ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

printing: بازنگری کردن. تجدید نظر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beast: قدرتمند پرقدرت پر زور دارای توان زی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flip: تاشو قابل تا شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over: در عوض به جای به عنوان جایگزین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bag: گرفتن. به جیب زدن چیزی را به دست آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brick and mortar: فروشگاه های فیزیکی سنتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alive: فعال پابرجا پر تحرک دارای تحرک متحر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همت: هزار میلیارد یک �همت� مساوی ۱۰۰۰ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

applied: درخواست داده تقاضا کرده اسم مفعول a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insights: اطلاعات داده ها برنامه ها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ammo: تجهیزات وسایل ضروری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ammo: تجهیزات وسایل ضروری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chichi: ترفند کلک دوز و کلک حقه تردستی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های محمد دهقان