مَحيا عالي مقام - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

current status: وضعیت فعلی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

entertainment program: برنامه تفریحی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pet bottle: بطری های پلاستیکی پلی اتیلن ترفتالا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

systematic plan: طرح اصولی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical mind: ذهن انتقادی An attitude of raising ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

statistics and probable: آمار و احتمال

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

respiratory organ: اندام تنفسی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

early summer: اوایل تابستان

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forex market: بازار تبادل ارزهای خارجی بازار تباد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exchange fluctuations: نوسانات قیمت ارز

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این رو من زیاد شنیدم: I'm dying o ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make stop: متوقف کردن، مانع شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yearn for: حسرت ( مثلا: گذشته را ) خوردن معاد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

welfare system: سیستم رفاه سیستم رفاهی توضیح: سیستم ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

national assembly: مجلس شورای ملی An Elected Legislatu ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distributive property: ( ریاضیات ) خاصیت توزیع پذیری تعریف ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sta: در اصطلاحات هواپیمایی، مخفف “Schedu ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

applications of functions: کاربرد توابع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stream bank: کرانه رودخانه ( زمین کنار رودخانه ) ...

١٠ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١٠ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

humidifier n: دَستگاه بخور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humidifier n: دَستگاه بخور

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dehumidifier: رطوبت گیر دستگاهی که برای گرفتن و ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dehumidifier: رطوبت گیر دستگاهی که برای گرفتن و ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

set the alarm: زنگ بیداری تنظیم کردن/گذاشتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتلیه عکاسی: Photographic Studio Photoshoot Stud ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اتلیه عکاسی: Photographic Studio Photoshoot Stud ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tender passion: رابطه عاشقانه عشق

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tender passion: رابطه عاشقانه عشق

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buy specialties: سوغاتی خریدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buy specialties: سوغاتی خریدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nightscape: منظره شب ( Night View )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nightscape: منظره شب ( Night View )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being memorable: به یاد ماندنی بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being memorable: به یاد ماندنی بودن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being illusionary: رویایی بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being illusionary: رویایی بودن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being fantastic: رویایی بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being fantastic: رویایی بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boatman: پاروزن قایقران

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rip sb off: جیب کسی را خالی کردن کسی را تیغ زدن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rip sb off: جیب کسی را خالی کردن کسی را تیغ زدن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be crowded: پُر ازدحام بودن شلوغ بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be crowded: پُر ازدحام بودن شلوغ بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jampacked: خرتوخر پُرازدحام شلوغ پلوغ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

central asia: آسیای میانه آسیای مرکزی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

almaty: آلماتی نام بزرگترین کلانشهر کشور قز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coexist: همزیستی کردن با هم زیستن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sequentially: پشت سر هم پیاپی بطور پیاپی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

initiate a conversation: شروع به صحبت کردن شروع به گفت و گو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

initiate a conversation: شروع به صحبت کردن شروع به گفت و گو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thoughtlessly: از روی بی پروایی از روی بی ملاحظگی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thoughtlessly: از روی بی پروایی از روی بی ملاحظگی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

peers: هم سن و سال

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrive in: وارد شدن رسیدن از این فعل زمانی است ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arrive in: وارد شدن رسیدن از این فعل زمانی است ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intensive classes: کلاس های تقویتی کلاس های فشرده کلاس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensive classes: کلاس های تقویتی کلاس های فشرده کلاس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در کنار: along with - - - - - - - - > در کنا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

در کنار: along with - - - - - - - - > در کنا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

도시: شهر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

도시: شهر

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tbpe: مخفف Tuberculosis و به معنای سل هست ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tbpe: مخفف Tuberculosis و به معنای سل هست ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنج طبقه: مثلا بخواییم بگیم آپارتمان پنج طبقه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پنج طبقه: مثلا بخواییم بگیم آپارتمان پنج طبقه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adnominal: ِاسمی A word modifying a noun

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adnominal: ِاسمی A word modifying a noun

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adnominal demonstrative: اسم اشاره

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adnominal demonstrative: اسم اشاره

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adnominal demonstratives: اسم های اشاره

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adnominal demonstratives: اسم های اشاره

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diasporas: پراکندگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

diasporas: پراکندگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

broadcasting station: ایستگاه پخش ایستگاه رادیویی/تلویزی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broadcasting station: ایستگاه پخش ایستگاه رادیویی/تلویزی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contract worker: کارگر/کارمند قراردادی/پیمانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contract worker: کارگر/کارمند قراردادی/پیمانی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regular worker: کارمندرسمی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regular worker: کارمندرسمی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pr�t a porter: لباس های آماده از قبل دوخته شده معا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

출산: زایمان وضع حمل

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

출산: زایمان وضع حمل

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being the same: یکی بودن یکسان بودن برابر بودن همسا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being the same: یکی بودن یکسان بودن برابر بودن همسا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reusable paper: چرک نویس کاغذ باطله = Scrap Paper

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reusable paper: چرک نویس کاغذ باطله = Scrap Paper

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

all day: تمامِ روز تمام طول روز کلِ روز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all day: تمامِ روز تمام طول روز کلِ روز

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

being required: ضروری بودن لازم بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being required: ضروری بودن لازم بودن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being indispensable: Being Required Being Essential لازم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being indispensable: Being Required Being Essential لازم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a frog in ones throat: صداش گرفته

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a frog in ones throat: صداش گرفته

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

offer an apology: عُذرخواهی کردن معذرت خواستن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

offer an apology: عُذرخواهی کردن معذرت خواستن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dropped from memory: بِلکُل یادش رفته فراموش کرده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dropped from memory: بِلکُل یادش رفته فراموش کرده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vanished from his memory: بِلکُل یادش رفته فراموش کرده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vanished from his memory: بِلکُل یادش رفته فراموش کرده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supplementary data: موارد ضمیمه موارد تکمیلی داده های ض ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supplementary data: موارد ضمیمه موارد تکمیلی داده های ض ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make a loss: زیان دیدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a stain: لک شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get a stain: لک شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unmoving: بی حرکت بی حرکت ماندن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unmoving: بی حرکت بی حرکت ماندن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gain strength: قوت گرفتن نیرو گرفتن نیروی از دست ر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gain strength: قوت گرفتن نیرو گرفتن نیروی از دست ر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sino korean: تو زبان کره ای یکسری لغات وجود دارن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sino korean: تو زبان کره ای یکسری لغات وجود دارن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

impoliteness: گستاخی بی احترامی بی تربیتی بی ادبی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impoliteness: گستاخی بی احترامی بی تربیتی بی ادبی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

screening process: منظور "Screening Process" فرآیندی ه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

screening process: منظور "Screening Process" فرآیندی ه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scholastic course: دوره آموزشی دوره تحصیلی Learning, A ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scholastic course: دوره آموزشی دوره تحصیلی Learning, A ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

N A: N/A پاسخ ندهید چیزی ننویسید جواب ند ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

welfare system: سیستم رفاه سیستم رفاهی توضیح: سیستم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

welfare system: سیستم رفاه سیستم رفاهی توضیح: سیستم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

entire life: ( در ) طول زندگی ( برای ) تمام عمر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be reported: گزارش دادن اطلاع دادن خبر دادن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be reported: گزارش دادن اطلاع دادن خبر دادن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pocket square: دستمال جیب پوشت پوشت اکسسوری مردانه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

two point: دو لبه ای مثلا در مبحث تا زدن پوشت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

two point: دو لبه ای مثلا در مبحث تا زدن پوشت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

national assembly: مجلس شورای ملی An Elected Legislatu ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

national assembly: مجلس شورای ملی An Elected Legislatu ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heidelberg: شهر هایدِلبِرگ، شهری برروی رودخانه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heidelberg: شهر هایدِلبِرگ، شهری برروی رودخانه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

salzburg: سالزبورگ یکی از شهرهای معروف کشور ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

salzburg: سالزبورگ یکی از شهرهای معروف کشور ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vibration mode: حالت ویبره

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vibration mode: حالت ویبره

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pileup: جمع و جور کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by any possibility: از هر لحاظ از همه نظر از هر جهت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by any possibility: از هر لحاظ از همه نظر از هر جهت

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in haste: بدون فوت وقت به سرعت سریعا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in haste: بدون فوت وقت به سرعت سریعا

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vim and vigor: This redundant expression uses both ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vim and vigor: This redundant expression uses both ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boon companion: رفیق اهل کین هم پیاله

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boon companion: رفیق اهل کین هم پیاله

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i see eye to eye with you: با تو هم نظر هستم فکرامون یکیه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i see eye to eye with you: با تو هم نظر هستم فکرامون یکیه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i`m in turn with you: با تو هم نظر هستم نظراتمون یکیه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we are on the same wave length: با هم تفاهم داریم نظراتمون یکیه اگ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

we are on the same wave length: با هم تفاهم داریم نظراتمون یکیه اگ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hang on to: ※ جزو "Phrasal Verb"ها یا افعال ترک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hang on to: ※ جزو "Phrasal Verb"ها یا افعال ترک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hungarian fascist militia: نیروی شبه نظامیان فاشیست

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hungarian fascist militia: نیروی شبه نظامیان فاشیست

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bound noun: ※ معنی فارسی: اسامی وابسته ※ معنی ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bound noun: ※ معنی فارسی: اسامی وابسته ※ معنی ا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring out the worst in somebody: باعث بدبختی کسی شدن اوضاع کسی را خر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bring out the worst in somebody: باعث بدبختی کسی شدن اوضاع کسی را خر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

daily work: کارهای روزانه کارهای روزمره

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daily work: کارهای روزانه کارهای روزمره

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cross stitch: کوبلن دوزی گلدوزی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross stitch: کوبلن دوزی گلدوزی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دایره لغات: اون شخص دایره لغات خوبی داره: She/h ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دایره لغات: اون شخص دایره لغات خوبی داره: She/h ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

academic education: تحصیلات دانشگاهی تحصیلات آکادمیک

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

word processed: تایپ شده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word processed: تایپ شده

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دستمال توالت: Toilet paper and sometimes called t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دستمال توالت: Toilet paper and sometimes called t ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a stiff neck: گرفتگی گردن "گردنم خشک شده"

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a stiff neck: گرفتگی گردن "گردنم خشک شده"

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرفتگی گردن: have a stiff neck

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گردنم خشک شده: have a stiff neck

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the national assembly building: ساختمان مجلس شورای ملی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the national assembly building: ساختمان مجلس شورای ملی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

portmanteaus: Eng: a word blending the sounds and ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

portmanteaus: Eng: a word blending the sounds and ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

외로움을 달래다: از تنهایی دراومدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

외로움을 달래다: از تنهایی دراومدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

musical score: نُت موسیقی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

musical score: نُت موسیقی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

항해: سفر دریایی دریانوردی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combination wrench: آچار ( یکسر تخت {به شکل U باز است} ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

combination wrench: آچار ( یکسر تخت {به شکل U باز است} ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اچار قفلی: locking pliers

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gup: \ ˈgəp \ Meaning: [Indian] is a s ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tailender: The person at the bottom or last in ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exchange trip: Exchange Trip means Your pre - arra ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oyster mushroom: قارچ صدفی ویژگی: این قارچ ها، طعم ل ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick on formality: پایبند مقررات/تشریفات بودن

١١ ماه پیش

مدال‌های مَحيا عالي مقام