⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
مَحيا عالي مقام
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
واژه
نوشتار
1
Hungarian fascist militia
نیروی شبه نظامیان فاشیست
١٣٩٩/١٠/١٧
4
|
0
2
hang on to
※ جزو "Phrasal Verb"ها یا افعال ترکیبی محسوب میشه.
※ معنی انگلیسی: To Hold/Keep Something
※ معنی فارسی: نگهداشتن - دوام داشتن - ادامه دادن
...
١٣٩٩/١٠/١٦
4
|
0
3
We are on the same wave length
با هم تفاهم داریم
نظراتمون یکیه
اگر منفیش کنیم, معنیش میشه "آبم باهاش تو یه جوب نمیره"
We Are Not On The Same Wave Length
١٣٩٩/١٠/١١
2
|
0
4
I`m in turn with you
با تو هم نظر هستم
نظراتمون یکیه
١٣٩٩/١٠/١١
4
|
0
5
I see eye to eye with you
با تو هم نظر هستم
فکرامون یکیه
١٣٩٩/١٠/١١
2
|
0
6
boon companion
رفیق اهل کین
هم پیاله
١٣٩٩/١٠/١٠
4
|
0
7
vim and vigor
This redundant expression uses both vim and vigor in the sense of "energy" and "strength" or energy and enthusiasm.
١٣٩٩/١٠/١٠
2
|
0
8
in haste
بدون فوت وقت
به سرعت
سریعا
١٣٩٩/٠٩/٢٣
13
|
0
9
by any possibility
از هر لحاظ
از همه نظر
از هر جهت
١٣٩٩/٠٩/٢٢
17
|
0
10
pile up
جمع و جور کردن
١٣٩٩/٠٩/٢٢
10
|
0
11
vibration mode
حالت ویبره
١٣٩٩/٠٩/١٧
17
|
0
12
Salzburg
سالزبورگ یکی از شهرهای معروف کشور اتریش است که در مرز آلمان قرار دارد. این شهر به علت دارابودن تاریخی کهن، بسیار در دنیا معروف بوده و منظره ای از کوه ...
١٣٩٩/٠٩/١٥
19
|
0
13
Heidelberg
شهر هایدِلبِرگ، شهری برروی رودخانه نکار در جنوب غرب آلمان است. در این شهر دانشگاه قدیمی و پرارزش هایدِلبِرگ قرار گرفته که در قرن 14 تأسیس شد.
١٣٩٩/٠٩/١٠
8
|
0
14
National Assembly
مجلس شورای ملی
An Elected Legislature In Various Countries
١٣٩٩/٠٩/١٠
17
|
0
15
Two Point
دو لبه ای
مثلا در مبحث تا زدن پوشت (دستمال جیب) => "The Two Point Fold" که معنیش " تا دولبه ای" هست، که پوشت طوری تا میخوره که دولبه از دستمال جیب ...
١٣٩٩/٠٩/٠٩
10
|
0
16
pocket square
دستمال جیب
پوشت
پوشت اکسسوری مردانه و همانند کراوات جزئی کلاسیک از لباس آقایان است، که در سمت چپ و در جیب بالای کُت می گذارند. معمولا روش های ...
١٣٩٩/٠٩/٠٩
17
|
0
17
be reported
گزارش دادن
اطلاع دادن
خبر دادن
١٣٩٩/٠٩/٠٧
13
|
0
18
entire life
(در) طول زندگی
(برای) تمام عمر
١٣٩٩/٠٩/٠٧
21
|
0
19
welfare system
سیستم رفاه
سیستم رفاهی
توضیح: سیستم رفاهی برنامه ای هست که به افراد و خانواده های نیازمند، کمک هایی نظیر برنامه های کمک بهداشتی، سبدهای غذایی، ...
١٣٩٩/٠٩/٠٧
15
|
0
20
N A
N/A
پاسخ ندهید
چیزی ننویسید
جواب ندهید
No Answer که به شکل مخفف N/A تو بیشتر فُرم ها ظاهر میشه
١٣٩٩/٠٩/٠٧
15
|
0
21
scholastic course
دوره آموزشی
دوره تحصیلی
Learning, Academic Work Or Research For a Definite Period Of Time
١٣٩٩/٠٩/٠٧
17
|
0
22
screening process
منظور "Screening Process" فرآیندی هست که برای تعیین صلاحیت و توانایی های متقاضی شغل برای موقعیتی که درخواست کرده، می باشد. معنیش هم"سنجش"، "مصاحبه و ...
١٣٩٩/٠٩/٠٧
23
|
0
23
impoliteness
گستاخی
بی احترامی
بی تربیتی
بی ادبی
١٣٩٩/٠٩/٠٧
15
|
0
24
Sino Korean
تو زبان کره ای یکسری لغات وجود دارن که ریشه چینی دارن و به اصطلاح بهشون میگن "한자어" که به انگلیسی میشه Sino-Korean. حدود ۶۰٪ لغات زبان کره ای، ریشه چی ...
١٣٩٩/٠٩/٠٥
21
|
0
25
gain strength
قوت گرفتن
نیرو گرفتن
نیروی از دست رفته خود را دوباره بدست آوردن
انرژی گرفتن
١٣٩٩/٠٩/٠٥
13
|
0
26
unmoving
بی حرکت
بی حرکت ماندن
١٣٩٩/٠٩/٠٣
21
|
0
27
get a stain
لک شدن
١٣٩٩/٠٩/٠٣
17
|
0
28
make a loss
زیان دیدن
١٣٩٩/٠٩/٠٢
23
|
0
29
supplementary data
موارد ضمیمه
موارد تکمیلی
داده های ضمیمه
داده های تکمیلی
١٣٩٩/٠٩/٠١
19
|
0
30
dropped from memory
بِلکُل یادش رفته
فراموش کرده
١٣٩٩/٠٨/٢٤
21
|
0
31
vanished from his memory
بِلکُل یادش رفته
فراموش کرده
١٣٩٩/٠٨/٢٤
13
|
0
32
offer an apology
عُذرخواهی کردن
معذرت خواستن
١٣٩٩/٠٨/٢٤
27
|
0
33
have a frog in one�s throat
صداش گرفته
١٣٩٩/٠٨/٢٢
19
|
0
34
being indispensable
Being Required
Being Essential
لازم بودن
ضروری بودن
نیاز بودن
١٣٩٩/٠٨/٢٢
23
|
0
35
being required
ضروری بودن
لازم بودن
١٣٩٩/٠٨/٢٢
13
|
0
36
all day
تمامِ روز
تمام طول روز
کلِ روز
١٣٩٩/٠٨/٢٢
19
|
0
37
reusable paper
چرک نویس
کاغذ باطله
= Scrap Paper
١٣٩٩/٠٨/٢٢
15
|
0
38
being the same
یکی بودن
یکسان بودن
برابر بودن
همسان بودن
شبیه بودن
١٣٩٩/٠٨/٢٢
19
|
0
39
출산
زایمان
وضع حمل
١٣٩٩/٠٨/١٩
25
|
0
40
pr�t a porter
لباس های آماده
از قبل دوخته شده
معادل Ready To Wear هست
designer clothes sold ready to wear rather than made to measure
تلفظش هم به صورت ...
١٣٩٩/٠٨/١٨
23
|
0
41
contract worker
کارگر/کارمند قراردادی/پیمانی
١٣٩٩/٠٨/١٢
19
|
0
42
regular worker
کارمندرسمی
١٣٩٩/٠٨/١٢
19
|
0
43
broadcasting station
ایستگاه پخش
ایستگاه رادیویی/تلویزیونی
١٣٩٩/٠٨/٠٥
19
|
0
44
diasporas
پراکندگی
١٣٩٩/٠٨/٠٤
23
|
0
45
adnominal demonstrative
اسم اشاره
١٣٩٩/٠٨/٠٤
21
|
0
46
adnominal demonstratives
اسم های اشاره
١٣٩٩/٠٨/٠٤
25
|
0
47
adnominal
ِاسمی
A word modifying a noun
١٣٩٩/٠٨/٠٤
17
|
0
48
پنج طبقه
مثلا بخواییم بگیم آپارتمان پنج طبقه:
a Five-Story Apartment
١٣٩٩/٠٨/٠٢
25
|
0
49
TBPE
مخفف Tuberculosis و به معنای سل هست.
١٣٩٩/٠٧/٢٧
23
|
0
50
도시
شهر
١٣٩٩/٠٧/٠٧
27
|
0
1
2
<