MirSMH
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
فهرست جمله های ترجمه شده
fluid١٦:٤١ - ١٤٠٠/١٠/٢١
• When its temperature rises above thirty-two degrees Fahrenheit, water becomes a fluid.
هنگامی که دمای آب به بیش از ۳۲ درجه فارنهایت ( صفر درجه سانتیگراد ) برسد به مایع تبدیل می شود .5 | 0
fabrication١٦:٣٦ - ١٤٠٠/١٠/٢١
• His story was a complete fabrication.
داستان او کاملا ساختگی بود .5 | 1
flea market١٢:٤٧ - ١٣٩٨/١٢/١٢
• You can find some antique in Flea Market if you are lucky.
اگر خوش شانس باشید می توانید عتیقه در سمساری ( بازار کهنه فروشان ) پیدا کنید .14 | 0
litter١١:١٣ - ١٣٩٨/١٢/١٢
• It's against the law to litter in the park.
زباله ریختن در پارک خلاف قانون ( قانون شکنی ) است.30 | 1
slope١٠:٢٠ - ١٣٩٨/١٢/١٢
• Be careful walking over the slope of the roof.
در هنگام راه رفتن روی سرازیری سقف مراقب باشید .21 | 1
cube٠٩:٥٥ - ١٣٩٨/١٢/١٢
• He cubed the meat before cooking it.
او قبل از پختن گوشت را تکه تکه ( به قطعات کوچک تر تقسیم ) کرد .12 | 1
retire٢٠:٠٧ - ١٣٩٧/٠٩/١٧
• She retired from teaching at age sixty-five.
او در سن شصت وپنج سالگی از درس دادن بازنشسته شد .60 | 2
clue١٣:٤٢ - ١٣٩٧/٠٩/١٢
• This fact clued him to the murderer's identity.
این حقیقت او را راهنمایی کرد تا به هویت قاتل برسد .138 | 3
safe١٩:١٥ - ١٣٩٧/٠٨/٣٠
• I'm confident she's a safe driver.
من اطمینان دارم که او یک راننده محتاط است .41 | 2
safe١٩:١٣ - ١٣٩٧/٠٨/٣٠
• They fled to another country where they were safe from their persecutors.
آنها به کشوری دیگر فرار کردند جایی که از ( خطر ) آزار دهندگانشان ایمن بودند .34 | 1
resource١٩:٠٩ - ١٣٩٧/٠٨/٣٠
• My parents did not have the resources to pay for my college education.
والدین من توان مالی برای پرداخت هزینه تحصیلات دانشگاه من را نداشتند .41 | 1
exchange١٨:٣٣ - ١٣٩٧/٠٨/٣٠
• We can exchange some of our currency at the airport when we land.
ما می توانیم مقداری از ارزمان را وقتی فرود آمدیم در فرودگاه مبادله کنیم .39 | 2
article١٨:١٢ - ١٣٩٧/٠٨/٣٠
• Please remember to take all personal articles with you when you leave the airplane.
لطفا هنگام خروج از هواپیما به یاد داشته باشید که تمام وسایل شخصی خود را بردارید .101 | 7
address١٨:٠٩ - ١٣٩٧/٠٨/٣٠
• The package had been sent to the wrong address.
بسته به آدرس اشتباه فرستاده شده بود .51 | 2
attempt٢٢:٠٧ - ١٣٩٧/٠٨/٢١
• He attempted to escape from prison, but he was caught.
او تلاش کرد که از زندان فرار کند اما او دستگیر شد .64 | 4
spot٢١:٤٧ - ١٣٩٧/٠٨/٢١
• A leopard is famous for its spots.
پلنگ به نقاطش ( خال های روی بدنش ) معروف است .60 | 4
sight٢١:٤١ - ١٣٩٧/٠٨/٢١
• The accident caused her to lose her sight.
تصادف باعث شد که او بینایی خود را از دست بدهد .46 | 1