پیشنهادهای مینا (٢٠)
٢١
١ سال پیش
٠
بد کسی را گفتن
١ سال پیش
١
سازش داشتن با کسی رابطه خوب داشتن با کسی
١ سال پیش
٢
تعریف لانگمن از drop by: to visit someone you know, usually without arranging a particular time
١ سال پیش
٢
سر چیزی یا کسی دعوا کردن don't fight over me = سر من دعوا نکنید
١ سال پیش
٠
اجازه ورود �we won't be allowed in until he wants to� �تا وقتی او نخواهد، ما اجازه ورود نخواهیم داشت�
١ سال پیش
٠
به تو ( شما ) مربوط نیست
١ سال پیش
٠
ته و توی چیزی را در آوردن
١ سال پیش
٠
به تو چه!
١ سال پیش
٠
بستگی به جمله داره. گاهی میشه �به هر قیمتی�، گاهی هم میشه �به هیچ قیمتی�
١ سال پیش
-١
مثلا understand already بفهم دیگه!
١ سال پیش
٨
دیده شده he was spotted with that man او با آن مرد دیده شده بود
١ سال پیش
٠
انشاءالله خدا کنه
١ سال پیش
٤
مثلا اگه درمورد یه قضیه ای باشه، میتونه به معنای �کش پیدا کردن� اون قضیه باشه.
١ سال پیش
١
بیهوده، بیخودی
١ سال پیش
١
معطل کردن
٢ سال پیش
٠
جنگ داخلی آمریکا
٢ سال پیش
٠
Oral history