تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بد کسی را گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سازش داشتن با کسی رابطه خوب داشتن با کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعریف لانگمن از drop by: to visit someone you know, usually without arranging a particular time

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سر چیزی یا کسی دعوا کردن don't fight over me = سر من دعوا نکنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اجازه ورود �we won't be allowed in until he wants to� �تا وقتی او نخواهد، ما اجازه ورود نخواهیم داشت�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به تو ( شما ) مربوط نیست

پیشنهاد
٠

ته و توی چیزی را در آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به تو چه!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بستگی به جمله داره. گاهی میشه �به هر قیمتی�، گاهی هم میشه �به هیچ قیمتی�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مثلا understand already بفهم دیگه!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

دیده شده he was spotted with that man او با آن مرد دیده شده بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انشاءالله خدا کنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثلا اگه درمورد یه قضیه ای باشه، میتونه به معنای �کش پیدا کردن� اون قضیه باشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بیهوده، بیخودی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معطل کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنگ داخلی آمریکا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Oral history