نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bank holiday: تعطیلی عمومی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bank holiday: تعطیلی عمومی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hit the headlines: ( محاوره ) تیتر اول روزنامه ها شدن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hit the headlines: ( محاوره ) تیتر اول روزنامه ها شدن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
front page headline: تیتر صفحه اول ( روزنامه ) ، خبر صفح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
front page headline: تیتر صفحه اول ( روزنامه ) ، خبر صفح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
front page news: خبر صفحه اول ( در روزنامه ها. به دل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
earthquake zone: منطقه یا ناحیه زلزله زده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run a story: داستان، خبر یا ماجرایی را منتشر کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
run a story: داستان، خبر یا ماجرایی را منتشر کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone the go ahead to do something: به کسی اجازه شروع کاری را دادن . به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
news item: خبر، اخبار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
interested parties: احزاب ذینفوذ ( منظور نفوذ سیاسی و ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
interested parties: احزاب ذینفوذ ( منظور نفوذ سیاسی و ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
was taken captive: به اسارت گرفته شدن، اسیر شدن، در بن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep a close watch: به دقت چیزی یا کسی را زیرنظر داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
common criminal: مجرم عادی، مجرم معمولی ( کسی که جرم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
common criminal: مجرم عادی، مجرم معمولی ( کسی که جرم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
break into someone house: به قصد دزدی وارد خانه کسی شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spate of burglary: یک عالم دزدی، حجم بسیار زیاد سرقت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mindless vandalism: خرابکاری کور و بیفکرانه، خرابکاری غ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mindless vandalism: خرابکاری کور و بیفکرانه، خرابکاری غ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make a copy of: چیزی را کپی کردن، از چیزی کپی و رون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have has an excellent grasp of something: از چیزی فهم و درک عالی داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
failed miserably: به طور حقارت بار یا رقت انگیزی شکست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
great success: موفقیت بزرگ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
great success: موفقیت بزرگ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a dismal failure: یک شکست نکبت بار، یک شکست افتضاح
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a brilliant success: یک موفقیت درخشان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
enjoy the fruits of one's hard work: ثمره کار سخت را دیدن ، از نتایج و ث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
enjoy the fruits of one's hard work: ثمره کار سخت را دیدن ، از نتایج و ث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cause chaos: باعث ایجاد هرج و مرج شدن ، موجب هرج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
homeless people: افراد بی خانمان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
widespread interest: علاقه گسترده ، منافع گسترده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
widespread damage: خسارت و آسیب گسترده یا وسیع
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drive one mad: کسی را دیوانه کردن، کسی را عصبانی و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
agree up to a point: تا حدی موافق بودن، تا حدودی موافق ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
agree up to a point: تا حدی موافق بودن، تا حدودی موافق ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش