دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٧٩
رتبه در دیکشنری
١٢,٣٠٩
لایک
٦
دیسلایک
٠
جدیدترین پیشنهادها
٦ روز پیش
٠
از خود به جای گذاشتن.
٦ روز پیش
٠
شرکت کردن در یک رقابت یا مسئله ایی.
٢ هفته پیش
١
شالوده گذاری. شالوده ریزی.
٢ هفته پیش
٠
تنها راه. تنها راه حل.
٢ هفته پیش
٠
بیان گر
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
١
رأی
٤
پاسخ
٥٥
بازدید
in order to be fulfilled and successful in anything I do I have to put myself out there
١ ماه پیش
١
رأی
حدس میزنم تقریبا به معنی:پا را از گلیم خود دراز تر کردن،باشه. یا اینکه شخصی حد و حدود خودش ندونه و فرا تر از توانمندی هاش عمل بکنه.
١ ماه پیش