مهرنوش - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haul away: دور کردن

جدید ١٠ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so bold as: یک ساختار نسبتا رسمی و ادبی هس: - ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

an old piece of trivia: یه نکته جالب قدیمی یه واقعیت کوچیک ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meander river: رودخانه پیچان رودخانه پر پیچ و خم

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

river braiding: شاخه شاخه شدن رودخانه ها همون طور ک ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monetary: monetary support =کمک نقدی monetary ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't snitch on me: منو لو نده

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot darn: برای بیان تعجب شگفتی یا تحسین استفا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nice pivot: وقتی کسی بحث ر و عوض میکنه از این ا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

some zip on it: جذاب تر پرانرژی تر باحال تر مثلا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quirky egghead: کله خر عجیب

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a lot in common: چیزهای مشترک زیاد

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sticking together: باهم ماندن در کنار هم بودن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glad you came by: خوشحالم که اومدی پیشم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

struck by an idea: به ذهن رسیدن متحیر شدن از یک ایده

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

head off: head off - شروع سفر - ترک کردن جا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cranking them out: چیزی رو با سرعت زیاد و بدون توجه بع ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

process of accretion: - فرآیند تجمع - فرآیند انباشت در ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut apart: از هم جدا کردن تکه تکه کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extra wear: فرسودگی یا ساییدگی استفاده بیش از ح ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drop off: تحویل دادن مثال: I just want to dro ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut down: 1. کاهش دادن ( کاهش مصرف یا مقدار ) ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fierce: collocation هایی که با fierce همراه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strengthen relationship: تقویت رابطه استحکام رابطه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not improve overnight: یک شبه بهبود نمی یابد

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a piece of my mind: یه حرف حسابی بزنم

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

halt: مترادف: halt = stop = discontinue

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alleged: - بیان شده - ادعا شده - گزارش شد ...

٩ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی این چیه: hulling them into pla ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cast in place pile: شمع درجا شمع های ساختمانی دو نوع ه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i was wondering if: وقتی که I was wondering استفاده میک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creepy as fuck: بسی چندش آور

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high pitched sounds: صداهای بلند

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drop class: drop class یعنی از کلاسی که چند جلس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grow out of: برآمده از . . . مثال: Because arch ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

galley ships: قایق های اولیه به نام galley ship ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

begin long: قبل از چیزی شروع شدن مدتها قبل از چ ...

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chain of consequences: زنجیره ای از پیامد ها

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chain of: زنجیره ای از. . . . chain of cons ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elevated levels: سطوح بالا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make think: به فکر وا داشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put into context: در متن قرار دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obscure: Obscure = ambiguous = vague

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sexual lemon: بی بخار کسی که حسی به رابطه جنسی ند ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yelling and moaning: فریاد و ناله جیغ و ناله

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i don't care for shrinks: نظرش برام مهم نیس

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pure coincidence: تصادف محض sheer coincidence = pure ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be consistent with: سازگار با

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be closer resemblance to: بسیار شبیه به چیزی بودن مترادف : b ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forgive the intrusion: فضولی نباشه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in terms of how: از این منظر که . . .

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

into decline: entered into its decline وارد زوال ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a solicitation of: درخواست از کسی برای کمک، پول/اطلاعا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accretions: تجمعات مترادف :accumulations

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

driven back: به عقب رانده شده مترادف: repulsed

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underscore: مترادف: underscore = highlight unde ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

farther out: دورتر تفاوت بین further out و far ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

further out: دورتر بین further out و farther ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roll along: در امتداد با سرعت حرکت کردن مثال: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spiralling patterns: مثال: spiralling patterns = الگوهای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sounds promising: بنظر امیدوارکننده است

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

widely believed: باور عمومی

١ سال پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burden of genius: یه کپه نبوغ

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این جمله یعنی چی؟ I want to get a ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seeking something out of the ordinary: طبق تعریف کتاب english vocabulary i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taste of the bush: معنی taste of the bush wild areas ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get back to nature: طبق تعریف کتاب english vocabulary i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tourist sector: مترادف Tourist sector= tourist ind ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hordes: مترادف Hordes= crowds شلوغی . انبوه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to take a stab: خنجر زدن I want to take a stab at ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

patch together: به همدیگر وصل کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

track over: ردیابی کردن Banding the birds allow ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vorous: carnivorous = گوشت خواران Herbivoro ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

land dwelling: زمین نشین - خشکی نشین - ساکن خشکی ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a new lease of life: Become more energetic and active th ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

climate variability: تغییرپذیری اقلیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

locks herself away: Isolate herself from the world یعن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

late lying snow: برف دیررس برفی در مناطق کوهستانی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emerging out of: برآمده از. . . .

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the most abundant type: فراوان ترین نوع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

soak into something: Ordinary meteoric water is water th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hammered out: reached an agreement after a long d ...

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های مهرنوش