پیشنهادهای جمشیدوند (١١)
٤٠
٤ سال پیش
٣
ستایش
٤ سال پیش
١١
نیشخند زدن
٤ سال پیش
٩
غیر قابل تحمل
٤ سال پیش
٧
پیروزمندانه غرورمند
٤ سال پیش
١٠
یکی از معانی اون مثلا Counsomin felling احساس بسیار قوی
٤ سال پیش
٢٩
یکی از معانی اون میشه فکر کردن با دقت در مورد موضوع خاصی با خودتون Much of my private time was spent reflecting
٤ سال پیش
٧
فریادی که نشانه خوشحالی دارد
٤ سال پیش
١٠
یک نوع ساندویچ شکلاتی هست که با شکلات و مارشملو ونان بیسکویتی سرو میشه
٤ سال پیش
٩
be hurting informal to feel very upset or unhappy about something you are hurting man تو الان داغونی پسر
٥ سال پیش
٨
فهرست راهنما لیست راهنما
٥ سال پیش
١٨
معادل هروقت دلت خواست