دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٨٩٠
رتبه در دیکشنری
٣,٠٢٥
لایک
٨٩
دیسلایک
٠
جدیدترین پیشنهادها
٣ ماه پیش
٠
همون crazy هستش. Going brazy اصطلاح کوچه بازاری going crazy ئه
٦ ماه پیش
٠
به معنی خسته شدن، تخلیه نیرو و انرژی شدن با خسته کردن کسی ( اگه با مفعول بیاد ) He gassed me out : خسته ام کرد، انرژی ام رو تخلیه کرد
٧ ماه پیش
٣
مخفف air conditioning هم میتونه باشه که یعنی سیستم تهویه، کولر
١ سال پیش
٠
عصبانی کردن یه نفر his father realy picked him off : پدرش واقعا اون رو عصبانی کرد تیک زدن: مثلا یه لیستی داری و تو تیک میزنی که این کار رو انجام دادی
١ سال پیش
٤
وقتی میگن he bollockses یعنی گند میزنه، حرف مزخرف و بیخود میزنه و خرابی بالا میاره
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.