پیشنهاد‌های منصور غفاری گوشه (٤٨)

بازدید
٥٥
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای کشور ها و ملت های عقب مانده هم استفاده میشه. �عقب ماندگی�

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عشوه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صواب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی دور هم میشه مثلا در متون باستانی: The vicissitudes of fortune یعنی دور زمان.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسجد جامع

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عدم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Beldam

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی عبارت "Crib death" به فارسی **"مرگ گهواره ای در نوزادان"** است�. این اصطلاح به مواردی اشاره دارد که در آن یک نوزاد بدون هیچ دلیل واضحی در حالی ک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وحدت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقریبا تردیدی وجود ندارد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حسرت آمیز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مردود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنار گذاشتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخالف

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرچند، حتی، اگرچه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در متون اسلامی به معنی "رستگار" است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جناس تام دو کلمه یکسان با دو معنی متفاوت مثلا در یک مصرع از شاهنامه �روان� به معنی جاری و در مصرع بعدی �روان� به معنی روح خوانده میشود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در بازارهای مالی و معامله گری زمانی که برای جبران ضرر، یک درصدی رو به مبلغ معامله بعدی برای جبران ضرر و سود بیشتر اضافه میکنن، میگن "مارتینگل" انجام ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماری ها، نقص ها، نارسایی ها

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

English equivalent: What is

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

پراکنده شدن یا Scatter

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لهو یا سرگرمی که ممکن است حواس را درگیر خود کند!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی: روز جمعه این عبارت بیشتر در متون دینی دیده میشه! مثل: When proclamation is made for prayer on the "Day of Congregation". . . وقتی برای نماز ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمه به معنی "خوشایند" که در زبان انگلیسی باستان و در متون باستانی و شعری استفاده می شده. میتونیم این معنی ها رو هم بگیم: خوشایند باشد، لطف، فضل ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

از دست رفتن. Benzema's chances of winning another individual honour were hit after he missed the World Cup due to injury . شانس بنزما برای کسب یک ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سال های خیلی دور قدیم ندیما خیلی سال پیش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انوش، پسر شیث و نوه ی آدم و حوا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسم مذکر که نام پسر آدم و حوا بوده است. تلفظ آن شیث است و بعد از هابیل و قابیل متولد شد بعد از مرگ هابیل، حوا او را جانشینی برای هابیل دانست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شروع دوباره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ذوق مرگ شدم!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انقد نق نقو نباش یا انقد نق نزن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پری ها اجنه یا به معنی فرشتگان جمع کلمه ی Fairy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمتر آشنا. چیزی که زیاد شناخته شده نیست یا باهاش زیاد آشنایی نداریم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سبک منفی - طرز منفی - به شیوه ی منفی یک مثال: The movie was very strange and unusual, in a negative way. فیلم در یک سبک منفی، خیلی نامعلوم و غیرعاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در فرهنگ آمریکایی به معنی بیا اینجا یا Come here در فرهنگ جنوب اروپا، یه معنی خدانگهدار یا Goodbye

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

میگذره. . . میگذرونیم. . . هعی بدی نیست میگذرونیم ( این دیگه خیلی عامیانه است )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای پروانه در زبان اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمومش کن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پایان جذاب و غافل گیر کننده پایان داستان، رمان، فیلم و. . . که باعث بشه مخاطب غافلگیر بشه و جذابیت براش داشته باشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی توی یک جمع، عده ای مشغول صحبت یا مشورت هستند از این عبارت میتوان به عنوان: منم میتونم نظرمو بگم؟ استفاده کرد. میشه از Can I have "a" floor هم ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی یچیز باحال میبینید میتونید از این کلمه استفاده کنید: ( باحال بود ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تکان دادن ضربه زدن با آرنج سقلمه زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دولا شدن مترادف: Double Up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نفس های آخر. نفس هایی که لحظه مرگ دم و بازدم میشن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمبولانس یا ماشینی که کمک های پزشکی می رسونه. ون امدادگر - ماشین امداد رسان An ambulance or a car that delivers medical aid.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تاهل مثال در فرم های استخدامی: Marital Status=وضعیت تاهل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پول نزول دادن، پول بهره ای دادن

١