martingale

/ˈmɑːrtɪˌŋel//ˈmɑːtɪˌŋel/

معنی: شرط بندی، تسمه زیر گردن اسب
معانی دیگر: (از ریشه ی عربی)، تسمه ی زیر گردن اسب (که به تنگ اسب وصل است و اجازه نمی دهد اسب سرخود را زیاد بلند کند)، زیربند، (کشتی بادبان دار) مهار تیر بادبان (که از نوسان زیاد آن جلوگیری می کند)، رجوع شود به: dolphin striker، طناب یا زنجیر زیرین دگل یا بادبان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a harness strap between the girth and noseband that restrains a horse from throwing its head back.

(2) تعریف: in the rigging of a sailing ship, a stay that helps hold a sail down.

جمله های نمونه

1. Leather rope martingale, central back vent, quilted leather buttons 100% lambswool.
[ترجمه گوگل]مارتینگل طناب چرمی، دریچه مرکزی پشت، دکمه های چرمی لحافی 100% پشم بره
[ترجمه ترگمان]X [ ۰ ] [ ] [ ] ] [ ] [ ] ] [ ] ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Stochastic adaptive stabilization of ARX system driven by martingale difference sequence usually results in a system, which in its steady state is an AR system being stable in the mean square sense.
[ترجمه گوگل]تثبیت تطبیقی ​​تصادفی سیستم ARX که توسط توالی تفاوت مارتینگل هدایت می‌شود، معمولاً منجر به سیستمی می‌شود که در حالت پایدار خود یک سیستم AR است که در معنای مربع میانگین پایدار است
[ترجمه ترگمان]پایدار سازی انطباقی سیستم ARX ناشی از توالی تفاوت معمولا منجر به یک سیستم می شود، که در حالت پایدار آن یک سیستم AR پایدار در مفهوم مربع متوسط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Making use of Martingale method and Girsanov theorem, pricing major medical expense insurance option.
[ترجمه گوگل]استفاده از روش مارتینگل و قضیه گیرسانوف، قیمت گذاری گزینه بیمه عمده هزینه های پزشکی
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش martingale و قضیه Girsanov، قیمت گذاری، گزینه بیمه هزینه های پزشکی اصلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The martingale guy was snapped at the base near the bowsprit cap.
[ترجمه گوگل]مرد مارتینگل در پایه نزدیک کلاهک کمان شکار شد
[ترجمه ترگمان]مرد martingale در نزدیکی لبه تیرک بادبان به صدا درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With the martingale representation theorem and some conclusions for conditional expectation, the optimal strategies for optimal portfolio-consumption problem are derived.
[ترجمه گوگل]با قضیه نمایش مارتینگل و برخی از نتیجه‌گیری‌ها برای انتظار شرطی، استراتژی‌های بهینه برای مسئله بهینه پورتفولیو-مصرف استخراج می‌شوند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قضیه نمایش X و برخی نتایج برای انتظار مشروط، استراتژی های بهینه برای حل مساله مصرف بهینه به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Martingale does not work in real life because casinos limit maximum bets.
[ترجمه گوگل]Martingale در زندگی واقعی کار نمی کند زیرا کازینوها حداکثر شرط بندی را محدود می کنند
[ترجمه ترگمان]martingale در زندگی واقعی کار نمی کند، زیرا کازینوها حداکثر شرط را محدود می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Law of the iterated logarithm and martingale property theorem are two important theorems about Brownian motion.
[ترجمه گوگل]قانون لگاریتم تکراری و قضیه ویژگی مارتینگل دو قضیه مهم در مورد حرکت براونی هستند
[ترجمه ترگمان]قانون تکرار تکرار و قضیه ملک X دو برهان مهم در مورد حرکت Brownian هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The martingale guy I repaired in like fashion.
[ترجمه گوگل]مرد مارتینگلی که من آن را به همان روشی تعمیر کردم
[ترجمه ترگمان] اون یارو martingale که به روش درستش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The unique equivalent martingale measure of this model is found by using the Girsanov theorem.
[ترجمه گوگل]معیار مارتینگل معادل منحصر به فرد این مدل با استفاده از قضیه گیرسانوف پیدا شده است
[ترجمه ترگمان]مارتینگل معادل منحصر به فرد این مدل با استفاده از قضیه Girsanov یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At last, by martingale large number theorem and central limit theorem, we study the hypothesis testing of parameters.
[ترجمه گوگل]در نهایت، با قضیه اعداد بزرگ مارتینگل و قضیه حد مرکزی، آزمون فرضیه پارامترها را مطالعه می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]در نهایت، با یک قضیه عدد بزرگ و قضیه حد مرکزی، ما فرضیه تست فرضیه را مورد مطالعه قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you are not familiar with Martingale and GRID EA please do not bid.
[ترجمه گوگل]اگر با Martingale و GRID EA آشنا نیستید، لطفاً مناقصه نکنید
[ترجمه ترگمان]اگر با martingale و GRID GRID آشنا نیستید، لطفا پیشنهاد نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the paper, we analyse martingale characteristics of conditional diffusion process and gain some results.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ویژگی‌های مارتینگل فرآیند انتشار شرطی را تحلیل می‌کنیم و نتایجی به دست می‌آوریم
[ترجمه ترگمان]ما در این مقاله، مارتینگل فرآیند انتشار شرطی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم و نتایج را به دست می آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The martingale property and the strong Markov property of this kind of surplus process are discussed.
[ترجمه گوگل]ویژگی مارتینگل و خاصیت مارکوف قوی این نوع فرآیند مازاد مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]The martingale و ویژگی قوی مارکوف این نوع از فرآیند مازاد نیز مورد بحث و بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A main characteristic of the random walk and Martingale models is that the returns are uncorrelated.
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های اصلی مدل های پیاده روی تصادفی و مارتینگل این است که بازده ها همبستگی ندارند
[ترجمه ترگمان]ویژگی اصلی گردش تصادفی و مدل های martingale این است که بازگشت ها ناهمبسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A martingale is a zero - drift stochastic process.
[ترجمه گوگل]مارتینگل یک فرآیند تصادفی دریفت صفر است
[ترجمه ترگمان]مارتینگل یک فرآیند اتفاقی zero است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شرط بندی (اسم)
betting, martingale

تسمه زیر گردن اسب (اسم)
martingale

تخصصی

[ریاضیات] مارتینگل
[آمار] مارتینگل

انگلیسی به انگلیسی

• harness strap, strap fastened from the girth to the noseband to restrain a horse from throwing its head back (equestrian); strap that helps to hold down a sail (nautical)

پیشنهاد کاربران

در بازارهای مالی و معامله گری
زمانی که برای جبران ضرر، یک درصدی رو به مبلغ معامله بعدی برای جبران ضرر و سود بیشتر اضافه میکنن، میگن "مارتینگل" انجام دادن.

بپرس