
کلاهدوز
دیکشنری
٣٩
٤
امتیاز در دیکشنری
٢٩٣
رتبه در دیکشنری
٥,٢٩٣
لایک
٣٣
دیسلایک
١١
پیشنهادهای برتر
٢ سال پیش
٧
جلوتر از زمان بودن
١ سال پیش
٦
بازخورد ( شبکه اجتماعی )
٩ ماه پیش
٢
اقتصاد عام المنفعه Economy for the Common Good
١ سال پیش
٢
با رکود مواجه شده است
١ سال پیش
٢
to relapse into one's old ways فیلش یاد هندوستان کرده
ترجمههای برتر
٢ سال پیش
No suppositories for her, no thank you.
١
نیازی به شیاف برایش نیست، خیلی ممنون
٢ سال پیش
Operant conditioning involves contiguity, in that the reinforcing event follows closely the production of a response.
١
پیوستگی و انسجام در شرطی شدن فعال دخیل است، به طوریکه تقویت یا پاداش به طور مستقیم منجر به واکنش می شود.
٢ سال پیش
She was unhinged by her husband's sudden death, and it made her incapable of making decisions for a time.
٠
او بعد از مرگ ناگهانی شوهرش، دچار اختلال روانی شد و نتوانست برای مدتی تصمیم های درست بگیرد.
٢ سال پیش
In operant conditioning, the response should directly follow the stimulus.
٠
در شرطی شدن فعال، پاسخ به محرک بایستی به سرعت داده شود.
سوالهای برتر
پاسخی موجود نیست.
پاسخهای برتر
پاسخی موجود نیست.