پیشنهادهای Mahdi (٧٣٦)
افکار
مشکلی نیست
مخصوص
میل شدید، علاقه شدید
هر چیز دیگر
بهتر شدن، بهبود پیدا کردن
آگاهی
یکسان
باعث ایجاد شدن
باثبات، استوار
دوستی
هر روز پشت سر هم
کسی که با دیگری مخالفت و تندخویی و بدرفتاری کند.
بی ارزش
احساسات سرکوب شده، احساسات بروز داده نشده، احساسات نادیده گرفته شده
مهارت، توانایی، دستاورد
باور ها
رفتار ها، روش ها
سرشار از، مملو از، پر از
بیرون کشیدن، خارج کردن
باد کرده، ورم دار
سربسته
دیوانه وار، غیر منطقی
انرژی دادن، انگیزه دادن
فهم
در حیرت بودن
زیر لبی ( مربوط به صدا )
هر، هیچ
حامی
نام گذاری کردن
شدید
احساسات سرکوب شده، احساسات نادیده گرفته شده
فعالیت
بر اساس واقعیت، عملی
موارد مطرح شده
موارد زیر
طوری که، جوری که
با حداکثر سرعت و قدرت پیش رفتن
مهارت، توانایی
اگه فقط، اگه تنها
قدرت، نیرو
پیشرفت، برتری، رشد
ضعف، ناتوانی، درماندگی
شاداب، شاد، سرزنده، سرحال، پر انرژی، پر شور و نشاط، جذاب، سرخوش، تر و تازه، فعال
پُر از
دقیق اندازه گیری کردن
بدون نگرانی
توضیح داده شده، بیان شده
استمرار داشتن
عمیق
ارتباط داشتن به
یعنی اینکه
آن. . . که
بسیار
آیا. . . . یا
صفحه
اقدام کردن
تفکر عمیق
الگو
مفید، موثر، سازنده
تغییر و تحول
این. . . را ، - ی
مفاهیم، مباحث، اصطلاحات، عبارت ها
مفهوم، مبحث
هم نوع
کنار، حاشیه
که آیا. . . یا نه
ساختار شکنی کردن، ساختار زدایی کردن
املای درست این کلمه، strangely هست.
کم و بیش
تا وقتی که، تا زمانی که، تا بعد از، تا ( منظور اینه که کاری، بعد از یک کار یا یک چیز دیگه رخ میده یا کاری، تا بعد از یک چیز دیگه طول میکشه )
از کار برکنار کردن
عادیه، طبیعیه
با توجه به اینکه، بخاطر اینکه
آرامش ( کسی را ) بهم زدن، ایجاد مزاحمت کردن، اذیت کردن
آگاه بودن به
خوشبختی
ادغام شدن، تلفیق شدن، یکپارچه شدن
تمام
قبول کردن، پذیرفتن
I wouldn't either
شناختن، پذیرفتن
شناختن
گیج، سردرگم
سردرگم
شدید، چشمگیر، خیلی زیاد
خیلی زیاد
نداشتن اعتماد به نفس ، نداشتن خود باوری
آشفته، پریشان، بهم ریخته
جواب دادن
به طور غیر قابل تحمل، به طور رنج آور، به شدت
املای درست این کلمه، elicit هست.
فشار وارد کردن
متغیر بودن ( بین دو حالت )
در نتیجه
با سرعت رضایت بخش ( بدون اینکه خیلی سریع یا کند باشد. )
بی ثبات، ناپایدار، تغییر دهنده، دارای عدم استمرار
ذهن
به طور خودکار
ایجاد شده
تنها لازمه، فقط لازمه
به شکل ناگهانی و شدید حرکت کردن، سقوط کردن، پرتاب شدن، افتادن
به سمت پایین
باریک، نازک
آرام ضربه زدن به
آرام هل دادن، آرام ضربه زدن به ( حالت محاوره ایto nudge somebody هست. )
آرام هل دادن، آرام ضربه زدن ( حالت محاوره ای to nudge somebody هست. )
محاوره ای
آرام ضربه زدن
عادت
استفاده از
جذب کردن ( مایع توسط یک چیز جامد )
تعداد
بیشتر اوقات
کم کم یا به تدریج از بین رفتن، نابود شدن، محو شدن
الگوسازی شده
درباره اینکه
لازم دانستن
کم کم چیزی را افزایش دادن، کم کم چیزی را بالا بردن
پیش رو
با خشم و عصبانیت با کسی صحبت کردن، کسی را سرزنش کردن یا مورد سرزنش قرار دادن ( به خاطر انجام کاری اشتباه ) / با این عبارت ها، هم معنی هست :haul someb ...
بد صحبت کردن، بد گفتن
سیرکننده
از لحاظ ذهنی
چیز غیر مهم و بی اهمیت، کار غیر مهم و بی اهمیت، موضوع غیر مهم و بی اهمیت
چیز مهم، موضوع خاص
زیاد از کسی تعریف کردن، زیاد کسی را تمجید و ستایش کردن، زیاد کسی را تحسین و تشویق کردن
متعادل غذا خوردن، در تعادل غذا خوردن
سود بردن
برنامه غذایی
به طور کاملا
مطرح کردن
همراه با
به وجود آوردن
تغییر دادن ( عظیم و قابل توجه )
اشتیاق
بنابر این، در نتیجه، پس
برای یک نفر به شدت جالب و جذاب و هیجان انگیز بودن
سیر کردن
بیخیالی
ته، آخر، انتها
مختل کردن
معقولانه، عاقلانه، معقول
موثر، اثر گذار، مفید، نتیجه بخش
بدون فکر، بدون بررسی و ارزیابی
ارزیابی کردن، بررسی کردن، سنجش کردن
غذا خور متعادل ( فردی که در تعادل غذا میخوره. )
غذا خوردنده نامنظم، غذا خورنده اختلالی
حسابی، زیاد
در تعادل غذا خوردن
من مشکلی با این موضوع ندارم، من مشکلی با این قضیه ندارم.
تصور کردن، فکر کردن
بهتر
شامل، عبارت است از
جنس بلند کن
وجود داشتن
ارزیابی، بررسی
رهایی
تکامل، رشد
پایبندی به
خلاقانه
نشانه
یکدفعه افت کردن
با عجله رفتن
فرق cereal و breakfast cereal و corn flakes cereal : این واژه به طور کلی به هر نوع غله ( دانه خوراکی ) که برای مصرف انسانی یا دام استفاده می شود، اشا ...
فریب
فریب، گول
مقایسه، پیش فرض، تصمیم
صحبت درباره چیزی بدون تحلیل و ارزیابی آن
به طرفداری از کسی یا چیزی
متن
فرض، خیال، تصور
واکنش، جواب
قابل مشاهده
قابل مشاهده
توجه به
بیرون ریختن
غیر طبیعی
باقی ماندن، ته نشین شدن
پیچیدگی
نگاه بلند مدت، دیدگاه وسیع
رشد یافته
کسل کننده، بی حال
متداول، همیشگی
محل
confidant و confidante هر دو یعنی راز دار یا راز نگه دار. تفاوت :confidant، بیشتر برای مردان استفاده میشه ولی ممکنه برای هردو جنس استفاده بشه. confid ...
دیر هنگام، دیر وقت
دیرهنگام
گزینه خوب، انتخاب خوب
با اینکه
جان بخشیدن، روح بخشیدن
میل به خواب، نیاز به خواب
اصلاح، بهبود
اختلال ایجاد کردن در، بی نظمی ایجاد کردن در، بهم ریختن نظم، بهم زدن نظم
اختلال ایجاد کردن در ، بی نظمی ایجاد کردن در ، بهم ریختن نظم
یا به عبارتی، به عبارت دیگر
محرک خواب، میل به خواب، نیاز به خواب
قرارگیری در معرض نور
این اصطلاح بدون that هم استفاده میشه. مثال :I will answer your questions about this case to the extent possible. معنی : تا جایی که ممکنه به سوالات شم ...
اعتقادی
تخصصی
خواندن کتاب به صورت پرشی، تصادفی و بدون ترتیب، برای رسیدن به بخش های جالب و مهم و سرگرم کننده کتاب
به ترتیب
وضعیت
روال عادی، روال طبیعی، وضعیت عادی، وضعیت طبیعی
انجام دادن، تجربه کردن
کسی که عاشق تجزیه و تحلیل مشکلات و پیدا کردن راه حل های کاربردی و غیر معمول برای آن هاست. معادل آن را میتوان راه گشا، مشکل گشا و یا ترفند باز در نظر ...
نگارش صحیح کلمه، DIYer هست و نگارش کامل کلمه، do it yourselfer هست. معنی : آچار فرانسه، دست به آچار، نوآور
ناامید کننده
به امید اینکه
پیشخدمتی
پر انرژی، سرحال
به کارگیری، امتحان، انجام
درمان
ساده کردن
هرجوری شده
حرکت کردن به سمت
مفید، موثر ( منظور مفید و موثر واقع شدن ایده ها و راه حل های جدید )
وارونه کردن، واژگون کردن
وارونه کردن
به کار گرفتن
قاعدتا
خردمند
علاقه مند
بسیار نگران
فرق cereal و breakfast cereal و corn flakes cereal : این واژه به طور کلی به هر نوع غله ( دانه خوراکی ) که برای مصرف انسانی یا دام استفاده می شود، اش ...
متوجه شدن
مجموعه راهکار ها، مجموعه راه حل ها، راهکار ها، راه حل ها
مجموعه راهکار ها، مجموعه راه حل ها
مطمئن بودن
ملکول انگیزه
مواد مغذی
رنج
رنج
رنجش
زیاد، بالا
کالری های دریافتی
کالری های مصرفی
رشد یافته، رشد کرده
مربوط بودن به، اشاره داشتن به، شناخته شدن به عنوان
مواد مغذی
مربوط بودن به، اشاره داشتن به، شناخته شدن به عنوان
اکثر اوقات، اغلب مواقع، بار ها، به دفعات، مکررا، به طور مکرر
درست حدس زدی
املای صحیح این کلمه consume هست.
مواد اصلی، موارد اصلی، گزینه های اصلی
موارد اصلی، گزینه های اصلی
املا درست این کلمه، deficiency است.
چیز ارزشمند، باارزش، گرانبها
( چیز ) ارزشمند، باارزش، گرانبها
بسیار مفید بودن، بسیار موثر بودن، بسیار اثربخش بودن
بهترین نتیجه را به همراه داشتن، بهترین عملکرد را به همراه داشتن
تخم مرغ همزده
( در رابطه با تغذیه ) : کسی را پر انرژی نگه داشتن
فرق cereal و breakfast cereal و corn flakes ( ( cereal: این واژه به طور کلی به هر نوع غله ( دانه خوراکی ) که برای مصرف انسانی یا دام استفاده می شود، ...
فراوری شده به معنای تغییر یا تبدیل مواد اولیه خام به محصولاتی است که برای مصرف آماده و قابل استفاده باشند. این فرآیند می تواند شامل مراحل مختلفی باشد ...
دارای مواد افزودنی
دانه خوراکی
غلات کامل، دانه کامل، کامل، سبوسدار، خالص
غلات کامل، دانه کامل، کامل، سبوسدار، خالص
ماهرانه
مستقل
گذاشتن
میل شدید
هوس
ظاهر، آشکار، دارای شکل
به طور یا طرز شگفت انگیزی، به طور یا طرز حیرت انگیزی، به طور یا طرز شگفت آوری، به طور یا طرز حیرت آوری
به طور شگفت انگیز، به طور حیرت انگیز
نامتعادل
خیلی زیاد، بسیار زیاد
بسیار زیاد
انرژی زا و دارای ارزش غذایی
انرژی زا ( و دارای ارزش غذایی )
واضح
مطالعه کردن درباره، توجه کردن به، مورد مطالعه قرار دادن، مورد توجه قرار دادن
مطالعه کردن درباره، توجه کردن به
توجه کردن به
مورد مطالعه قرار دادن
ترمیم شده، مرمت شده
ایجاد
وصله دوزی شده
دوخته شده
ترمیم شده، مرمت شده
خرد شده، ریز شده، خرد، ریز
تخریب
خراب، خرابی
برگرداندن یا باز گرداندن ( سر جای قبلی )
محصول
فرایافت کردن
فرایافت
فرویافت
فرویافت کردن
فرویافت
جدایی ناپذیر بودن، به هم مربوط بودن
حس کردن تصور کردن، فکر کردن، چیزی را در ذهن به تصویر کشیدن
حس کردن، تصور کردن
مرتبط با سیستم های بدن موجودات زنده
چگونگی فکر کردن فرد نسبت به یک چیز
کم کم افزایش دادن یا زیاد کردن، به مرور افزایش دادن یا زیاد کردن
فرآیند تبدیل غذا به مواد قابل جذب توسط بدن
زیاد کردن
مدتی طول کشیدن
کره آجیل یا کره مغزیجات که از آسیاب کردن مغز ها و تبدیل آن ها به خمیر تهیه میشود.
گذشتن، رد شدن
آن ها
برای شنیدن پادکست، نیاز به برنامه ای دارید که بتواند پادکست را پخش کند و قسمت های جدیدِ هر پادکست را به شما اطلاع دهد. به این برنامه ها �پادگیر� می گ ...
علف خواران
ترشح، تولید
میزان، مقدار
کمی مزه یا طعم داشتن. مثال :protein shake is kind of icky tasting معنی : شیک پروتئینی کمی مزه بدی داره یا میده.
نوعی نوشیدنی که از سه چیز درست میشه : بستنی، شیر و طعم دهنده ( شکلات، بادام زمینی، کارامل، قهوه، انواع میوه ها و موارد دیگر. ) به آن میلک شیک هم میگو ...
فعال سازی
تولید
At once
در همین لحظه، در این لحظه
ظاهر، آشکار
کمک کردن، کمک کردن به، باعث شدن
کمک کردن، کمک کردن به
غذای غلات دار
هورمون شادی
ترس از خوردن کربوهیدرات
نظم
روش
تقسیم بندی کردن، تقسیم کردن
تقسیم کردن
افراط
غذای قندی
پخش شده، ترشح شده
هستی بخش
تحلیل و بررسی
متغیر، نوسانی
نتیجه
مناطق روستایی
مناطق روستایی سرسبز
بسیار، چه
چه
درست اندیشیدن
درست اندیشیدن
تحلیلی
مداوم، باثبات
مداوم، باثبات
عشق
جامع، کامل، مفصل
تکراری
ارتباط دادن، مربوط دانستن
مراسم ها
کالای گرانبها، کالای گران قیمت
حک شدن، شکل گرفتن، نقش بستن
آن طور که به نظر میرسه، آن طور که دیده میشه ، آنطور که احساس میشه
حدس زدن، حس کردن، احساس کردن
حس کردن، احساس کردن
زیستن در زمان حال فارغ از هزاران دغدغه و دل مشغولی بی فایده
ربط دادن
اصلی
انجام این کار
بدون شک
فرد پرخور ( منظور فردی که به طور مکرر، بی نظم و در مقادیر کوچک غذا میخورد. )
آگاه به چیزی
اختصاص داده شده
پیوسته، مداوم
فکر کردن، گمان کردن
این میشه، این خواهد بود
میتونه کمک کننده باشه
در بین
کم شدن
کم خوری کردن
به صورت غیر قابل کنترل، به طور کنترل نشدنی
تا اندازه ای
به طور مداوم تکرار شدن
اشتیاق، علاقه، قدرت، نیرو، توان، انرژی
لغوی، واژگانی
به تدریج، به مرور
تبدیل کردن
اصل، حقیقت
حقایق
بسیار گرسنه
انجام شدن
چاق
دوباره بدست آوردن، جبران کردن
بدون but also برای تاکید بر بخش اول جمله به کار میرود.
یه چیزی با عقل جور در نمیاد، یه چیزی این وسط اشتباهه
دارم به این فکر میکنم که
هر لحظه، مدام
هر لحظه، مدام
بی توجهی
فقط در، تنها در
شاهد بودن
کار
بیرون آمدن از
بر اساس، مربوط به
متغیر، نوسانی
مهم، بزرگ
همونی که
مورد پرسش قرار دادن
ویژگی بدن
به صدا درآوردن
متوجه شدن
به حال خود گذاشتن
وقت به پایان رسیده است.
رام کردن
مهار کردن
آرام کردن، تسکین دادن
امتحان کردن
در حالیکه
از اینکه
که آیا. . . . یا نه
چندین ماه متوالی
با موفقیت به پایان رساندن، با موفقیت تمام کردن
اقدام به دلیل، اقدام در نتیجه
نکات و توصیه های مربی
مضطرب شدن
هشیار بودن، آگاه بودن
as دوم معنی ( مانند ) میدهد. مثال:His performance was as flawless as always. معنی :عملکردش مانند همیشه بی عیب ونقص بود.
ذهنی که دارای آرامش و تمرکز هست.
نکته مهم
از بین بردن، نابود کردن
پایان، اتمام
مبارزه با نیزه روی اسب، مبارزه کردن با نیزه روی اسب
آرام
هستن، بودن، شدن
به جای آن، به جاش
تسلیم خواسته های کسی شدن تن دادن به
یکدست کردن
توجیه کردن
توجیه کردن
منطقی نشون دادن یک چیز
بیشتر
رنج و عذاب
به هم ریختگی روانی
زیر تیر دشمن، زیر گلوله دشمن
بزرگ شدن
باد کردن
فعال کردن
منقبض کردن
لذت بردن
ادامه دادن
هویت دادن
ترس و نگرانی
طبیعیه
باعث چیزی شدن
باعث انجام کاری شدن
کوبیده شدن، برخورد کردن، گیر کردن
همچنین
به مرحله ای رسیدن
استرس زا، پرتنش
مرتبط با، رو به
اون، این
ناراحت
در ذهن گفتن
اهمیت ندادن، بی خیال شدن
بیخیال شدن
بر
موثر
به درد بخور
انجام دادن
تخریب کردن، تخریب شدن
در این مورد، در رابطه با این موضوع
فردی که دارای آرامش و تمرکز است.
هرچقدر، هر اندازه
رو به
از یک طرف به طرف دیگر
با افتخار
این هست که
یک دلیل
فردی که داری آرامش و تمرکز هست.
در برابر، در برخورد با، در معرض
حاوی
گرفتار کردن
آگاه بودن از افکار، احساسات و رفتار ها
قرارگیری
از بین رفتن
بالا پایین رفتن، فراز و فرود داشتن، افت و خیز داشتن
ایجاد کردن
نابود کردن
ناتوان، خسته، درمانده
فرسوده
لازمه
اضطراب داشتن، نگرانی داشتن، دلشوره داشتن
نشانه ها
کارم تمومه.
از
خسته ( از لحاظ روحی و جسمی )
آرام ماندن، ساکت ماندن
به طور آشکار
نا آرام، آشفته، بحرانی، طوفانی
پیش رو
یواشکی، به آرامی، به آهستگی، بی سر و صدا
نظم، تعادل
راه حل، راهکار
باعث شدن
مقاومت کردن در برابر، مانع شدن از
عاقل، آگاه
دانستن اینکه، فهمیدن اینکه
تاثیر گذاشتن
به نظر میرسه
تصاحب شدن، کنترل شدن
بیشتر از قبل
میل شدید به
به چیزی رسیدگی شدن، بررسی شدن
چیزی که باعث میشه که یک کاری را انجام بدی.
پخش بودن در
سریع راه افتادن، سریع به کار افتادن، سریع وارد عمل شدن
اعضا و اندام بدن
تحت تعقیب
چیزی/کسی را به چیزی درآوردن
کسی/چیزی را به چیزی درآوردن
کسی /چیزی را به چیزی درآوردن
بلکه به این صورت هست که
ظاهر شده
فکر کردن
و همچنین
بازسازی کردن
جالب، جذاب
نباید
آشفتگی
به شکل اصولی و صحیح
صحیح
سالم، موثر
واقعیت
غلبه کردن
ماندن
کاملا
تغییر کردن، بالا پایین رفتن
تغییر کردن
که در آن
راهنما
تحمیل شده
تداوم دادن
مهم
از همه مهم تر
سرکوب، سرزنش
Some point
نفرت انگیز
سمت
آزار دیدن از، آسیب دیدن از
آسیب دیدن
دستکاری شده با فتوشاپ
کشیده شده
دستکاری شده
غذا خوردن
به طور مکرر
نتیجه گرفتن
برگشتن به حالت طبیعی
بی تحرکی
وجود
درونی
موفق شدن
موفق
احساسات، عواطف
مشکل
زیر پا گذاشتن، ارزش و اعتبار قائل نشدن، اهمیت ندادن، نادیده گرفتن
خودتون
کم کم
بسیار دوست داشتن
واقعا
راه حل سریع و کوتاه مدت
اختصاص دادن
مجموعه بزرگی
تعادل در زندگی، زندگی متعادل
این یکی
فروپاشی روانی
احساس شرمندگی و سرافکندگی داشتن
بی پایان
قاطعیت، جدیت
سخن، حرف
امید، انتظار
بسته
باز
جیغ کشیدن
حتی وقتی که
بدون تاخیر، بی معطلی
نقد شده، تحلیل شده
دلخواه
شرایط بسیار بد ( به این صورت که امیدی به بهبود و یا پیشرفت نمیبینی )
املا درست این کلمه diversity هست.
رنج بردن از، رنج کشیدن از
فرد پرخور
احترام گذاشتن
میل مفرط یا شدید به غذا
میل مفرط، میل شدید
عقب انداختن، به تعویق انداختن
بمباران شده
مضطرب، نگران
برای همیشه
غش کرده، بیهوش شده
تعدادی
به سمت راست و چپ حرکت کردن، به این طرف و آن طرف حرکت کردن، به این سو و آن سو حرکت کردن
برنامه ریزی شده، با برنامه
پزشک خدمات درمانی
توضیح داده شده، شرح داده شده، توصیف شده
با این توافق که
تمرین
وجود
مخفف: The American Board of Professional psychology معنی :هیئت روان شناسی حرفه ای آمریکایی
بازسازی کردن
مخفف:health service provider in psychology معنی :ارائه دهنده خدمات سلامت در روانشناسی
و از همه مهم تر
اتفاقات ذهنی، اتفاقات درون ذهن
اتفاقات ذهنی، اتفاقات درون ذهن
جنگیدن با، مبارزه کردن با
عادت
رفتار تکرار شونده
به تدریج، کم کم، به مرور، با گذشت زمان
عیب جویی کردن، بد گفتن
فکر، نظر
تنبلی
خواستن، علاقه داشتن، تمایل داشتن، میل داشتن، دوست داشتن
تمایل داشتن، علاقه داشتن، میل داشتن، خواستن
استاد بالینی: فردی که در محیط دانشگاه، به آموزش عملی رشته مورد نظر به دانشجویان میپردازد.
اضطراب، نگرانی
خارج از تصور، فراتر از، بیشتر از، پس از، بعد از
قدرت، برتری
یاری رسان، کمک رسان، یاری دهنده، کمک کننده
مقاومت ناپذیر، غیر قابل مقاومت
به مرور، با گذشت زمان
حرکت
خاصیت، ویژگی
افزایشی
عاقبت اندیش، آینده نگر
حرکتی
ساکن
فرایند، روند، شیوه، طرز کار
فرایند، روند، شیوه، طرز کار
آشکار، واضح
مقاومت کردن در برابر، ایستادگی کردن در برابر
طولانی مدت
غیر ضروری
دید کلی، نمای کلی، آگاهی کلی، درک کلی
خیال، تصور، تفکر، تخیل
به اندازه کافی، به مقدار کافی
آگاهانه، هوشمندانه، ماهرانه
آرامش
تبدیل کردن
توانایی ایجاد ایده ها و اثرات جدید
( در معنای مجازی ) بهبود، پیشرفت
طولانی مدت
وادار کردن
به، به سمت، به سوی
در انگلیسی بریتانیایی و همراه با weather به معنای آفتابی و خوب هست.
دویدن و صاف جلوی کسی وایسادن
مورد بررسی قرار دادن
تولید
سخت کوش
علاقه مندی ها
پسرفت
عرب ها
صحنه
حاشیه
مشکل
سرخوشی، مستی
سرخوش، مست
مطلوب، مناسب
اصل، اساس، ملاک، ابزار سنجش
زیاد
وضعیت
ناخوشایند
سختگیری
انتقال دادن
در رابطه با رفتار :خودکاری
در رابطه با رفتار :به صورت خودکار
در رابطه با رفتار :خودکار
تاکید کردن
تمیزی، نظم و ترتیب
نامشهود
صاف
موبایل
تفریحی
مانده به
رد شدن
رئیس، فرمانده، رهبر
مگر آن که
به کلی، کاملا
رسیدن به قرار ملاقات
معمولی، ارزان مثال :casual food ترجمه :غذای معمولی و ارزان
مملو از، پر از
امری عادی است، مسئله ای عادی است
در آن نزدیکی
بیش از، بیشتر از
از بسیاری از
به سمت چیزی بودن. مثال :My window looks to the east معنی : پنجره من به سمت شرق است.
جفت و جور بودن
مواد غذایی
مفاصل یا محل اتصال دو یا چند استخوان دست
به این ترتیب
قیچی شمشاد زن
مخفف عبارت subject to هست. در ریاضی به صورت s. t یا . s. t نوشته میشه و معنی ( به شرطی که ) میده.
شروع به لرزیدن کردن ( از سرما، ترس و غیره )
قسط دادن، قسط پرداخت کردن
نزدیک بودن
در فیلم و سریال : کپی
شامل
بعضی اوقات برای صدا زدن بابا در آمریکا استفاده میشه.
صحنه نمایش
روزی روزگاری
در نظر گرفتن
مدیریت کردن
عبور کردن
مونتاژ شدن، سرهم شدن
به فردی میگویند که رفتار دور از ذهن را از خود نشان میدهد مثلا اول خود را به عنوان فردی مهربان و مهمان نواز معرفی میکند ولی بعدا سطحی از خشونت و بی رح ...
به عبارت دیگر
کودکان 1 تا 3 سال را شامل میشه.
باد کردن
افت کردن
جان تازه بخشیدن
سوپر گل در فوتبال
فهرست، لیست
بدون هیچ
اولین جا یا مکانی که فرد میره تا پروسه یا روند انجام کاری را شروع کنه. مثال: The general practitioner is a first port of call for people with all man ...
تاکید کردن بر روی به یاد داشتن حقیقت مهم توسط فرد
عارضه، بیماری
رشد، گسترش
تولید کردن، منتشر کردن، ایجاد کردن مثال:The author pumps out a book every year
آشفتگی، بی قراری
ذهن درگیر، ذهن مشغول
هلهله کردن
دچار مشکل شدن
بازگو کردن
زمین مسابقه
Private view یعنی جایی که میتونی دیدگاه و نظر خود را به صورت خصوصی به اشتراک بگذاری
to kick a ball hard and score a goal
راحتی
در لیست نهایی قرار دادن
جلوگیری از نشتی گاز
سرخوشی، مستی
وزنه زدن، وزنه بلند کردن
بیگانه
برای کاری کاملا آماده شدن
به رو متکایی یا روکش متکا bolster cover یا bolster case میگویند.
محافظ تشک
متکا لوله ای کوچک
دستگاه تهویه مطبوع دو تیکه که شامل بخش داخلی و بخش بیرونی هست. در ایران به طور خلاصه به آن اسپلیت ( split ) میگویند.