پاسخ‌های کیانا کامیابی (١٨)

اسم: صنعان (پسر) (عربی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: san’ān) (فارسی: صَنعان) (انگلیسی: sanan) معنی: نام شیخی عارف در ادبیات ایران معروف به شیخ صنعان، صَنعان به تخفیف یاء ( ی ) منسوب به صنعا ( نام شهری در یمن ) است، صنعانی، از مردم صنیعا، [قرن هجری]، ( عربی ) صَنعان به تخفیف یاء ( ی ) منسوب به صنعا [نام شهری در یمن] است، طبق روایت شیخ عطار در منطق الطیر، نام عارفی بزرگ که هفتاد مرید داشت

به لحاظ دستور زبان فارسی صفت لیاقت صفتی است که شایستگی و قابلیت موصوف را در امری می رساند مصدر+ ی از طرفی سلیقه به دلیل ختم به «ه» برای چنین ترکیبی به میانجی نیاز دارد که از «گ» استفاده میکنیم

تیک رمز، راز تاج سرو

پارسای کسی که از گناه بپرهیزد و به طاعت و عبادت روز بگذراند، پرهیزکار، پاک‌دامن، زاهد، متقی، دیندار، متدین، مقدس

وقت بخیر فکر میکنم در معنای قوس و قزح، این کلمه مصحف تیراژه و تیراژی است.

خالق، خدا، افریننده

بسته به جایی که از این اصطلاح استفاده کنید معنای متفاوتی بهش اطلاق میشه. فکر میکنم بیشتر در معنای سکوتی معذب کننده به کار برده بشه.

بلند شدن، گذر کردن یا pass، سپری

ایمن، تسلی‌بخش و ارام‌بخش، خاطرجمع

نهال، هم‌پا، همراه 

مرحوم، شادروان، مغفور، خلدآشیان،  شاد دل، فقید، آمرزیده، خجسته

بی  عرضه، نالایق، بی دقت، بی دست وپا، چلمن

ذاتی، فطری، نهادین، اصیل، بکر

اِسْپُویْلْ  به معنی لو دادن داستان 

دیکتاتور در واژه به معنی «کسی که دیکته می کند» و در اصطلاح، در ابتدا با رویکردی نامنفی در اشاره به مجری یک سازوکار خاصّ حکومتی در روم باستان که دیکتاتور نام داشت و در معنای جدید و در اشاره ای منفی به دیکتاتوری های نوین به معنی «خود رای» و «مطلق العنان» است. خودکامه. خودرأی. مستبد.

فکر نمیکنم  استفاده از گرافی برای محصولات ارایشی زیاد کارآمد باشه. میشه از معادل های زیبایی در فارسی استفاده کرد مثل غمزه، کرشمه.

برای افرادی استفاده میشود که برای کاری که هنوز به جا و ثمری نرسیده است حس مالکیت میکنند

شاید بی دلیل (ابر)، ابراز ناراحتی کردن (گریه و باران) باشه