Zohre😻 - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

girl: دختر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

girl: دختر

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conversation: هم صحبتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conversation: هم صحبتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

really: واقعا / جدا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

really: واقعا / جدا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

even: ( در آغاز جمله برای بیان حالت تاکید ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

even: ( در آغاز جمله برای بیان حالت تاکید ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extremely: بی نهایت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

extremely: بی نهایت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

definitely: Of course, sure

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

definitely: Of course, sure

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

believe: طرز فکر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

believe: طرز فکر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

for a while: برای مدتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

for a while: برای مدتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

usually: اکثراً

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

invent: when someone invent something, he o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

invent: when someone invent something, he o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

extreme: سخت , شدید , غیرعادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sentence: حکم، رای دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sentence: حکم، رای دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

complete: کامل کردن، تکمیل کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

change: تغییر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

different: متفاوت. گوناگون. دارای تفاوت. مختلف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suddenly: ناگهان. در یک لحظه.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

starving: رنج بردن از گرسنگی شدید و گاهی حتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sight: قوه بینایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

HI: به معنای سلام خودمانی وغیر رسمی است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

suddenly: quickly and unexpectedly

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unique: تک ، منحصر به فرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

guys: افراد, بچه ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

throughout: سراسر

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های Zohre😻