دکترحامد رسولی - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awesome: مایه هیبت یا حرمت، پر از ترس و بیم، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross: وسط چیزی گذشتن، از جایی رد شدن. متق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross: از وسط چیزی گذشتن، از جایی رد شدن م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ache: Toothache دندان درد Backache کمردرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allowance: portion, allocation, amount, grant, ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chronic: مزمن. دیرینه، سخت، شدید habitual, a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avenger: کین خواه، خونخواه، دادگیر، انتقام ج ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cantor: a man who leads the prayers and son ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

manifest: مانیفست، اظهارنامه بارنامه، فهرست ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infallibility: مصونیت از خطا، عصمت، معصومیت، پاکی ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gorge: خندق بلا را پر کردن، دلی از عزا درآ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AD: Anno Domini ) used to show that a d ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subside: واگذاشتن، نشست کردن، فرو نشستن، فرو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

representative: گویا، مشهود، فراگیر، گسترده، نمایند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exchange: معاوضه کردن معاوضه و مبادله پول، ته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

race: مسیر، دویدن، مسابقه دادن، به سرعت ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inventory: فهرست اموال. لیست موجودی، صورت دارا ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hub: centre, core, focal point, focus, h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rough: زبر، خشن. دشوار، سخت، درشت، ناهموار ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obliquus: مورب. کج. اریب. غیر مستقیم. مایل . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disturb: مزاحم شدن، ( تمرکز، خواب، آرامش کسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

definitive: قطعی، قاطع، صریح، معین کننده، نهایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrimp: small sea creature that you can eat ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acme: اوج، ذروه، قله، منتها ( درجه ء ) ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vigor: قدرت، نیرومندی، زور، نیرو، انرژی، ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recantation: انکار، دست کشی، ترک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emitter: ساطع کننده، تشعشع کننده، منتشر کنند ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insight: بینش، درک عمیق بصیرت، فراست، چشم با ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accumulate: انباشتن ( به مرور ) ، روی هم گذاشتن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

productivity: output, production, work rate, yiel ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

age: سن؛ پیر شدن خستگی، کهنه کردن، سرد و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lucrative: profitable, advantageous, fruitful, ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regulation: ضابطه. قانون. کنترل، نظارت. مقررات ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hub: مرکز. کانون. قطب. برجستگی، ناف، کاس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

degeneration: فساد. تخریب. نابودی. خرابی. تباهی. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collide: برخورد کردن، تصادف کردن. تصادم کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assume: فرض کردن. بخود گرفتن، بخود بستن، وا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feel: احساس کردن لمس کردن، محسوس شدن touc ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alliteration: اغاز چند کلمه پیاپی با یک حرف متشاب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

will: وصیت. میل . اراده . خواسته. مشیت، ا ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

latter: دومی، نهایی، آخری، واپسین، بعدی

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

junction: با سلام و ادب بعضی دوستان کم لطفی م ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abstraction: مفهوم. تصور کلی، راه کار، تدبیر، رو ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supposed: presumed, accepted, alleged, assume ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consequential: important, big, considerable, mater ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take after: to look or behave like an older rel ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come on: یالا، عجله کن، بجنب، تکونی بخور، بد ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backlash: درماشین ) پس زنی، پس زدن، عکس العمل ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flattering: جذاب، شیک تملق آمیز، متملق، چاپلوس، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encourage: دلگرم کردن، تشویق کردن. ترغیب کردن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encourage: inspire, buoy up, cheer, comfort, c ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obliquus: مورب. کج. اریب. غیر مستقیم. مایل . ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paradigm: model, example, ideal, pattern نمون ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allowance: کمک هزینه، پول تو جیبی. اعطاء، پادا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allowance: کمک هزینه، پول تو جیبی. اعطاء، پاد ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how come: چطور، چرا، دلیلش چیه، چطورشده used ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aware: As you are well aware همانطور که مس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take off: remove, discard, peel off, strip of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take off: remove, discard, peel off, strip of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provide: تهیه کردن، فراهم کردن آماده کردن، ت ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

certainly: sureness, assurance, confidence, co ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

identical: alike, duplicate, indistinguishable ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

platelet rich plasma: PRP پلاسمای سرشار ( پر ) از پلاکت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mesenchymal stem cells: سلولهای بنیادین مزانشیمی . سلولهای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tie: کراوات ، دستمال گردن، بستن، گره زدن ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backlash: reaction, counteraction, recoil, re ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

magnitude: بزرگی. دامنه، حیطه عمل، کشش، شدت، ت ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

laminar airflow: جریان هوای آرام. جریان هوای معمولی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trivector: سه بردار. سه مسیر. سه جهت. سه راه. ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

indeed: A friend in need is a friend indeed ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repertoire: موجودی، مخزن، فهرست نمایش های اماده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reluctant: unwilling, disinclined, hesitant, l ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blow: باد ورزیدن، دمیدن جوشیدن، دمیدن هوا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dare: I dare say به جرات میتونم بگم. . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come on: سلام اساتید و دوستان بزرگوار خواهشا ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit: زدن، خوردن، اصابت، موفقیت، ضربه به ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

مدال‌های دکترحامد رسولی