دکترحامد رسولی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thoroughly: بطور کامل و دقیق، کاملا، سراسر

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embarrassed: ashamed, awkward, blushing, discomf ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audit: بازرسی کردن ممیزی دفاتر محاسباتی، ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basic: اولیه، پایه. مقدماتی، پایه ای، قلیا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

matter: Nothing else matters اصلا مهم نیست، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waste: هدر دادن، اسراف کردن. افت، قراضه، ت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stranger: Hello stranger پارسال دوست امسال آ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opinion: نظر، عقیده نظریه، رای، اندیشه، فکر، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

excellent: outstanding, brilliant, exquisite, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hound: تازی ( شکار ) ، سگ شکاری، سگ تازی، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

litany: مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وج ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cargo: Cargo pants شلوار شیش جیب، شلوار چن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harm: There is no harm in trying امتحانش ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plenum: فضای اشغال شده بوسیله ماده، پری، هم ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coverlet: Stretch your legs according to your ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cavernosal: بخشی از بافت داخلی آلت تناسلی مردان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sore: دردناک، مجروح جراحت، جای زخم، دلریش ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

problem: مساله، مشکل چیستان، معما، موضوع، رو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

variant: قابل تغییر، مغایر، نوع دیگر، گوناگو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cantankerous: عبوس. بداخلاق. بد خلق. کج خلق. پاچه ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cant: زبان زرگری. زبان لاتی. زبان مخصوص ک ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

template: الگو. قالب. چارچوب. پیش زمینه. ریل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provisional: موقتی. گذرا. آزمایشی. مشروط. غیرقطع ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

functionability: عملکرد پذیری. قابلیت عملکرد.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resection: برش، تخلیه، حذف، برداشت

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

credentials: That which entitles one to confiden ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

directive: راهنمای انجام کار، حکم امریه، رهنمو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rampage: دیوانگی کردن، وحشیگری کردن، داد و ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tower: column, belfry, obelisk, pillar, sk ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chain: He is a chain smoker پشت سرهم سیگار ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coquette: Play the coquette عشوه گری کردن، پش ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doubly: دوبرابر، بطورمضاعف، ازدوراه، ازدوجه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flint: سنگ اتشزنه، سنگ چخماق، سنگ فندک، ات ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

complaints: در پزشکی : درد، دردها، آلام

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butter: Butter hand دست پا چلفتی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

problem: difficulty, complication, dilemma, ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

example: نمونه، الگو مثل، سرمشق، عبرت، مسئله ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carrying: I am carrying you in my heart تو در ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loader: Free loader مفت خور

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chordee: کجی یا انحراف مادرزادی آلت تناسلی م ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immidiately: فورا، بی درنگ، بلافاصله، آنا،

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laminar airflow: جریان هوای آرام. جریان هوای معمولی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unqualified: فاقد صلاحیت فاقد شرایط لازم، بی حد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reject: رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن د ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reject: رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن د ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absentee: فرد غایب، مالک غایب، مفقودالاثر، شخ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emblem: نشانه، علامت، شعار، ( ک ) . تمثیل، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

informational: اطلاعی، متضمن، اگاهی informative, e ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apparent: واضح، بدیهی، مشهود ظاهری، پیدا، آشک ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polymeric: دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alley: passage, alleyway, backstreet, lane ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beholder: Beauty is in the eye of the beholde ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

destine: It was destined قسمت اینطور بود، قس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adamantly: جسم جامد و سخت، مقاوم، یکدنده، تزلز ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

architecture: It is a magnificent architecture ای ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blue: I feel blue پکرم، حالم خوب نیست🤒

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rail: He is off the rails توی باغ نیست ، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retell: to tell a story again, often in a d ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pour: ریختن، سرازیر کردن. جاری شدن یا ساخ ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how come: How come you remembered me??? چی شد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

functionability: عملکرد پذیری. قابلیت عملکرد.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

footstep: I follow in my father's footstep من ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consent: توافق. رضایت، اجازه، موافقت، راضی ش ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slackening: شل شدن، شل کردن، کند و آهسته کردن، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tether: He was at the end of his tether کفگ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ship: I need to ship this parcel این بسته ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prominent: شاخص، برجسته. متورم . هویدا. فاش. م ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twist: wind, coil, curl, spin, swivel - d ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AIR: Up in the air پادر هوا، لنگ در هوا، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheese: Say cheese لبخند بزنید ( موقع عکس گ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blind: He is blind to the difficulties نفس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

induratio penis plastica: Penile curvature کجی، خمیدگی یا انح ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpora cavernosa: پزشکی ( ارولوژی ) : یک جفت ناحیه اس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atrophicus: پزشکی: نوعی بیماری پوستی، لک و پیسی ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall out: جر و بحث کردن، مشاجره کردن بحث و گف ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

organize: سازمان دادن تشکیل دادن، آرایش دادن، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humble: فروتن، متواضع زبون، محقر، بدون ارتف ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

glutton: ادم پر خور، شکم پرست، دله. به اصطلا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

slot: شکاف. چاک دادن، شیار درآوردن، رنده ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strangler: خفه کننده

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrastate: درون ایالتی، داخل کشوری ، درون کشور ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dysgenetic: تکامل نیافته، Dysgenetic gonads غد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trivector: سه بردار. سه مسیر. سه جهت. سه راه. ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fault: تقصیر گیر، کاستی، گناه، عیب، نقص، خ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constant: continuous, ceaseless, incessant, i ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

around: سرتاسر، پیرامون گرداگرد، دور، در اط ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

store: فروشگاه. انبار کردن، ذخیره کردن، ان ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: آتش آتش زدن، افروختن، شلیک کردن، شل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abandon: رها کردن ترک گفتن، واگذار کردن، تسل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contraindication: در پزشکی: ضد اندیکاسیون، نداشتن اند ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revise: مرور کردن، بازبینی کردن بازبینی، تج ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

race: contest, chase, competition, dash, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cant: زبان زرگری. زبان لاتی. زبان مخصوص ک ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cantankerous: عبوس. بداخلاق. بد خلق. کج خلق. پاچه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disposition: استقرار یکانها و اماد در منطقه، تنظ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

easy: Easy come, easy go باد آورده را باد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

depicted: شرح داده شده، توصیف شده، رسم شده، ن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

substrate: بستر، لایه، زیر لایه، سفره، سطح، شک ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acupuncture: treatment for pain and disease that ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

between: مابین ، درمیان، دربین، درمقام مقایس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn: In turn I will give you the book در ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

TOE: انگشت پا انگشت پای مهره داران، جای ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

register: ثبت کردن، اسم نویسی کردن رجیستر، نا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unit: واحد قسمت، قسمتی از یک دستگاه، واحد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

book: His mind was an open book to me اصط ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out: Out, please لطفا اجازه دهید رد شوم ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valid: logical, cogent, convincing, good, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valid: A valid rule of thumb یک قانونی کلی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encourage: inspire, buoy up, cheer, comfort, c ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audit: examination, analysis, checkup, ins ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parental: مربوط به والدین، خانوادگی، والدینی، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parental: مربوط به والدین، خانوادگی، والدینی، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpus: Corpus سرمایه اولیه و اصلی، بدن، کا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go: There you go again اومدی و نسازی ها ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jerk: tug, jolt, lurch, pull, thrust, twi ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mystery: puzzle, conundrum, enigma, problem, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terrible: I had a terrible time of it پدرم در ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bride: "The bride said "I do عروس بله گفت

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vow: I am under a vow to help the poor ع ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

between: Between you and me بین خودمون باشه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irreversible: برگشت ناپذیر واگشت ناپذیر، تغییر نا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shake: Shake your leg بجنب ، راه بیفت

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

malalignment: Correct alignment دارای تقارن و توا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

please: delight, amuse, entertain, gladden, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lord: اشراف زاده، اعیان. صاحب، ارباب، خدا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prevent: ممانعت کردن جلوگیری کردن، پیش گیری ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

will: Willy Nilly اصطلاحا یعنی: بخوای نخو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

find: یافتن، پیدا کردن جستن، تشخیص دادن، ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

granular: بلوری، دانه دانه، دارای دانه های ری ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smile: He was all smiles گل از گلش شکفت

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mud: گل، لجن. گل آلود کردن، تیره کردن، ع ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awesome: مایه هیبت یا حرمت، پر از ترس و بیم، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promote: help, advance, aid, assist, back, b ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheerful: happy, buoyant, cheery, chirpy ( in ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheerful: بشاش. شاد . خوشحال. سرکیف. شنگول

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of order: خراب، از کار افتاده، بدرد نخور، زوا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vow: She vowed never to speak to him aga ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plea: appeal, entreaty, intercession, pet ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indicting: متهم و محکوم کردن، تعقیب قانونی کرد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sham on you: Shame on you شرم بر تو باد. خجالت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

LIP: None of your lip روتو کم کن، پر روی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beef: گوشت گوساله. پرواری کردن و ذبح کردن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get: ?Could I get by, please لطفا اجازه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worth: ارزش قیمت، بها، سزاوار، ثروت، با ار ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

law: علم حقوق شریعت، حق، حقوق، قاعده، قا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

welfare: رفاه کمک، توجه کردن، رعایت کردن، خد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contrast: difference, comparison, disparity, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turn: وسط چیزی گذشتن، از جایی رد شدن. متق ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embarrassed: شرمنده. شرمسار. معذب. شرمگین

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abandon: leave, desert, forsake, strand - g ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defile: سان، دفیله رفتن، معبر باریک راه، ال ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

storm: طوفان. کولاک، تغییر ناگهانی هوا، تو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

banger: کوبیدن . بستن، محکم زدن، چتری بریدن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metaphorically: مجازا. استعاری. استعاره ای. کنایه ا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

measure: اندازه گیری کردن قدر، حد، بخش یاب، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disappointing: ناامید کننده، مایوس کننده، یاس آور

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pluripotent: چندتوان، پرتوان، همه توان، چند قابل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nervous: apprehensive, anxious, edgy, fearfu ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minute: small, diminutive, infinitesimal, l ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear: Clear the way کنار بروید، برید کنار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gee: هین ( که درموقع راندن اسب و گاو گفت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pedestrian: عابر پیاده وابسته به پیاده روی، مبت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have: I have a brother I have got a broth ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concept: idea, abstraction, conception, conc ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strategy: راهبرد، راهکار. خط مشی، فن اداره جن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obviously: آشکارا، بطور واضح بطور آشکار یا معل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

train: قطار؛ آموزش دادن، آموزش دیدن ترن، د ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bullshit: Don't bullshit me چرت و پرت تحویل م ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sidewalk: hard surface or path at the side of ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drive: رانندگی کردن. سوارشدن و کنترل اتومب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extensive: وسیع شدید، زیاد، پهن، عریض، گسترده، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stall: دکه. غرفه، دکه چوبی کوچک، بساط، صند ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relationship: رابطه ( جدی ) با کسی خویشاوندی، نسب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observe: مشاهده کردن معاینه کردن، اظهار عقید ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observe: see, detect, discern, discover, not ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observe: Observe the mother and take the dau ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

point: Bread and point کوزه گر از کوزه شکس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nest: refuge, den, haunt, hideaway, retre ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trust: believe in, bank on, count on, depe ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sepsis: در پزشکی : مسمومیت عفونی حاصله در ا ...

٥ ماه پیش

مدال‌های دکترحامد رسولی