پیشنهادهای حسین شفیعی (١٢)
٢١
٢ ماه پیش
٠
از بند و زنجیر رهانیدن رها کردن می تواند به معنای "برانگیختن" یا مثلاً موجی از یه چیزی را ایجاد کردن، بعنوان مثال انتقاد
١١ ماه پیش
١
افزون بر معنای اسطوره ای و افسانه ای، به معنای شهره بودن، معروف بودن هم هست. Your mom's cake is legendary in the neighborhood
١١ ماه پیش
١
نام برده یاد شده نام برده شده نام برده مذکور ( عربی )
١١ ماه پیش
٥
نسبت دادن منتسب دانستن منتسب کردن
٢ سال پیش
٣
آبرسان
٣ سال پیش
٠
به مشکل/مانع برخوردن و ناکام ماندن. . اصطلاحا: سرت به سنگ خوردن. .
٣ سال پیش
٣
همچنین به معنای : "مهار کردن"، کنترل کردن و جلوی حرکت و پیشروی چیزی را گرفتن
٤ سال پیش
١
به کنفرانس یا مصاحبه فراخواندن
٤ سال پیش
١٢
در نظامی گری به معنای مدال و افتخارات یا تقدیرات ترجمه می شود.
٤ سال پیش
١
هنرمند نوظهور، کسی که به تازگی موفقیتی بدست آورده و مطرح شده
٤ سال پیش
٥
ناخوشایند، ناسازگار، ناگوار ، نامطبوع، تلخ ، به دور از مهمان نوازی،
٤ سال پیش
٠
اطلاعات فنی، مشخصات فنی