humectant


(ماده ای مانند گلیسرول که به چیزی می زنند تا تازگی و رطوبت خود را حفظ کند) نم نگهدار، ماده ای که رطوبت را بخود جذب میکند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a substance, such as glycerol, that holds moisture or, in combination, helps other substances to do so.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or related to a humectant or humectants; moisture-retaining.

جمله های نمونه

1. Lanolin acts as a humectant absorbing moisture from the environment to keep the skin moist.
[ترجمه گوگل]لانولین به عنوان یک مرطوب کننده عمل می کند که رطوبت را از محیط جذب می کند تا پوست را مرطوب نگه دارد
[ترجمه ترگمان]Lanolin به عنوان a عمل می کند که رطوبت را از محیط جذب می کند تا پوست را مرطوب نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is a powerful humectant as it is capable of binding 800 times its own weight in water.
[ترجمه گوگل]این یک مرطوب کننده قوی است زیرا قادر است 800 برابر وزن خود در آب بچسباند
[ترجمه ترگمان]آن یک humectant قدرتمند است چون قادر به اتصال ۸۰۰ برابر وزن خود در آب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ingredient:Red grape extraction, glucosan, natural humectant .
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده: استخراج انگور قرمز، گلوکزان، مرطوب کننده طبیعی
[ترجمه ترگمان]Ingredient: استخراج انگور قرمز، glucosan، humectant طبیعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ethylene glycol glycosides, useful as humectant in cosmetics, were prepared by phosphoric acid-catalyzed acetalization of glucose with ethylene glycol.
[ترجمه گوگل]گلیکوزیدهای اتیلن گلیکول، مفید به عنوان مرطوب کننده در لوازم آرایشی، با استالیزاسیون گلوکز کاتالیز شده با اسید فسفریک با اتیلن گلیکول تهیه شدند
[ترجمه ترگمان]اتیلن گلیکول glycosides، مفید به عنوان humectant در لوازم آرایشی، توسط فسفریک اسید تولید شده و با اتیلن گلیکول و اتیلن گلیکول تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Polydextrose can act as a humectant in these kind of recipes.
[ترجمه گوگل]پلی دکستروز می تواند به عنوان یک مرطوب کننده در این نوع دستور العمل ها عمل کند
[ترجمه ترگمان]Polydextrose می تواند به عنوان یک humectant در این نوع دستور العمل ها عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Emollient and humectant ingredients are included as well as vitamins and a mineral for improving skin barrier function.
[ترجمه گوگل]مواد نرم کننده و مرطوب کننده و همچنین ویتامین ها و مواد معدنی برای بهبود عملکرد سد پوستی گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]مواد emollient و humectant شامل ویتامین ها و مواد معدنی برای بهبود عملکرد مانع پوست نیز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The results show that cosmetics with sorbitol as humectant not only can reach quality standard and has strong ability of moisture control, but also can lower the cost of cosmetics .
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که لوازم آرایشی با سوربیتول به عنوان مرطوب کننده نه تنها می تواند به استاندارد کیفیت برسد و توانایی قوی در کنترل رطوبت دارد، بلکه می تواند هزینه لوازم آرایشی را نیز کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که محصولات آرایشی با sorbitol نه تنها می توانند به استاندارد کیفیت برسند و توانایی کنترل رطوبت را داشته باشند، اما همچنین می توانند هزینه مواد آرایشی را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The present invention discloses a kind of tobacco humectant, which is water solution of pyrrolidone carboxylate.
[ترجمه گوگل]اختراع حاضر نوعی مرطوب کننده تنباکو را نشان می دهد که محلول آبی پیرولیدون کربوکسیلات است
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود نوعی از توتون توتون را فاش می کند که راه حل آب کربوکسیلات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mainly use: Used as emulsion, antistatic agent, humectant, dispersant, etc. And also used in agriculture chemical, antiseptic, dyestuff and pigment, textile industry, etc.
[ترجمه گوگل]کاربرد اصلی: به عنوان امولسیون، عامل ضد الکتریسیته ساکن، مرطوب کننده، پخش کننده و غیره استفاده می شود و همچنین در کشاورزی، مواد شیمیایی، ضد عفونی کننده، رنگ و رنگدانه، صنعت نساجی و غیره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به طور عمده استفاده: به عنوان امولسیون کننده، عامل آنتی استاتیک، humectant، dispersant و غیره استفاده می شود و همچنین در کشاورزی، antiseptic، dyestuff، pigment، صنایع نساجی و غیره به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Vegetable Glycerin, a natural humectant, attracts moisture to skin to maintain optimal hydration balance.
[ترجمه گوگل]گلیسیرین گیاهی، یک مرطوب کننده طبیعی، رطوبت را به پوست جذب می کند تا تعادل آبرسانی بهینه را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]Glycerin گیاهی، یک humectant طبیعی، رطوبت را به جذب پوست جذب می کند تا تعادل optimal را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Active component: nanometer titanium pigment, pearl powder, NMF humectant, squalane, beeswax, etc.
[ترجمه گوگل]جزء فعال: رنگدانه تیتانیوم نانومتری، پودر مروارید، مرطوب کننده NMF، اسکوالان، موم زنبور عسل و غیره
[ترجمه ترگمان]اجزای فعال: نانومتر تیتانیوم، پودر مروارید، NMF humectant، squalane، موم و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Corn syrup is a " humectant and plasticizer" i. e. gives the product dampness and flexibility or chewiness.
[ترجمه گوگل]شربت ذرت یک "مرطوب کننده و نرم کننده" است ه به محصول رطوبت و انعطاف پذیری یا جویدن می دهد
[ترجمه ترگمان]شربت ذرت یک \"humectant\" و \"plasticizer\" است ای رطوبت و انعطاف پذیری محصول را به محصول می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However the FDA failed to mention that DEG is also used as a humectant in tobacco products such as cigarettes.
[ترجمه گوگل]با این حال FDA اشاره ای به این موضوع نکرد که DEG همچنین به عنوان یک مرطوب کننده در محصولات تنباکو مانند سیگار استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، FDA نتوانست ذکر کند که deg به عنوان a در محصولات تنباکو مانند سیگار نیز مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنایع غذایی] نگهدارنده رطوبت : ماده ای که باعث حفظ رطوبت در غذا می شود
[نساجی] رطوبت گیر - جاذبه الرطوبه

انگلیسی به انگلیسی

• (about a substance) retaining moisture

پیشنهاد کاربران

آبرسان
humectant ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: نم پا
تعریف: ترکیبی که از دست رفتن رطوبت محصول را به تأخیر می اندازد
جاذب الرطوبت

بپرس