مدالهای حسین اقبالی
٦٥
٤٩٠
١٤
٠
٤
١٠
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
wind up: کوک کردن ساعت یا هر وسیله ای که فنر ...
٣ هفته پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
hard bitten: دست بِزن داشتن.
٣ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
undermine: زایل کردن
٤ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
implicit: مستتر؟!
٩ ماه پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
١٠ ماه پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
facelessness: ناشناس بودن
١٠ ماه پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
one can see the light at the end of the tunnel: آدمی به امید زنده است!
١٠ ماه پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
one cannot see the wood for the trees: عقل آدم به همه چیز قد نمی دهد.
١٠ ماه پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
drumbeater: هوچی گر
١٠ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
leg o mutton: لباس زنانه با آستین های پف دار
١٠ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
gas plate: اجاق گازی
١٠ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
sweet butter: کره خامه ای
١٠ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
crisp rolls: نان سوخاری
١٠ ماه پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش