پیشنهادهای حسین غم پرور (١٤)
یک ابزار است ( water skis ) مثل چوب یا وسیله برای پیمایش روی آب ولی کار/ورزش انجام شده با آن ابزار ( water - skiing ) .
بعد از یک هفته
قسطی ، اقساط مثال : آیا میشود، پول را بصورت اقساط پرداخت کرد؟ ?Is it possible to pay in installments
بنظر میرسه مشکلی دارید؟
نوسازی خانه یا منزل
جریمه شدن ، جریمه پرداخت کردن No littering مثلا fines up to 1000. 00$ ریختن آشغال ممنوع ( جریمه تا ۱۰۰۰ دلار ) منبع کتاب: مشگل گشای زبان انگلیسی
مکتبر و مغرور
دائم السفر
رفتار غیر قابل کنترل ، بی قانون ، بی نظم و ترتیب ، خشونت آمیز ، تخس ، نافرمان ، غیرقانونی
محکوم کردن ، متهم کردن، سرزنش کردن
برناه ریزی، وصیت، اختراع کردن - اندیشیدن
گل شقایق - لباس سلطنتی ملکه انگلیس که پالتو و کلاه لبه دار میباشد.
لباس عروسی مثال: She puts on her veil.
دفع کننده مثال: They brought insect repellant. آنها یک دفع کننده حشرات خریداری کردند.