تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مشاجره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

حکمفرما بودن ( در شرایط یا زمانه خاصی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای خودت بهتره که این کار رو بکنی ( معمولاً برای ترساندن کسی استفاده می شود )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی دار She smiled knowingly at us او لبخند معنی داری به ما زد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اَلَم شنگه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

الف ) برای صحبت در مورد ترتیبات آینده استفاده می شود Audrey and Jimmy are to be married in June Two men are to appear in court on charges of armed ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پوشش دادن، در بر گرفتن، پرداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

• شخص یا آدم معمولی • قهوه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

رئیس دفتر رئیس جمهور ایالات متحده، منشی خصوصی رئیس جمهور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جمع شدن در یک نقطه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

چند شغله ( moonlighter )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1 - ( ناگهانی و بطور اتفاقی ) به موردی یا شخصی یا وضعیتی بر خوردن یا روبرو شدن یا مواجه شدن • I came across an old diary in her desk با دفتر خاطرات ...