دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢,٩٢٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٢٦٣
لایک
لایک
٢٥٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٢

این کلمه اشاره به tetragrammaton یعنی יהוה‎ داره که واژه ای عبری متشکل از 4 حرف به معنی "خدا" هست که transliterate شده آن به انگلیسی ( یعنی با حروف ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٢

ول چرخیدن و یللی تللی کردن، وقت تلف کردن 1. I messed around in my first year at college. اولین سال دانشگاهمو داشتم وقت تلف میکردم و ول میچرخیدم. ...

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٢

In - house ( adj, adv ) working or being done within a company or an organization صفت ( فقط قبل از اسم ) و قید: درون سازمانی، داخلی، در داخل ( در ...

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٠

1. مقدار پولی که به طور منظم یا برای هدف و کار خاصی به کسی داده میشه. پول تو جیبی ( تو انلگیسی بریتانیایی میگن pocket money ) ، مستمری، مقرری، خرجی، ...

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٢

اسم: گودال، حفره، خندق راه آب، نهرآب a long channel dug at the side of a field or road, to hold or take away water کانالی طولانی که در کنار مزرعه یا ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.