پیشنهادهای حمیدرضا دادگر_فریمان (٩,٤٦٦)
امر، گرامر، نحو، تحکم، حکم، فرمایش، فرمان، آیین، روش، ضابطه، قاعده، قانون، ترتیب، وزیر، برنامه، ارد
بهانه، اعتراض، انتقاد، بازخواست، بهانه گیری، خرده گیری، عیب جویی، مواخذه
رستن، وارستگی، رهایی، آزاد شدن . یله گشتن . طلاق، وارستن
آزموده، وارد، تردست، چابک دست، حاذق، خبره، زبردست، کارآمد، کاردان، کارکشته، متبحر، متخصص، مجرب
خدا، دادار، خالق، کردگار، صاحب، مالک، بزرگ، ذی حق، سرور، صاحب اختیار، مولا، ولی، پروردگار، رب، یزدان
خاشاک
درشکه، دلیجان، کالسکه، گاری
گارسن
تانک
دوم، تالی، جفت
بهت، حیرت کردن، متحیر شدن، حیرت زده شدن، حیران گشتن، حیران ماندن
زراد خانه، قورخانه
سرخرگ، شاهرگ، نبض
جدا شدن، مطلقه شدن، ازدواج کردن، فسخ عقد کردن از سوی زن، متارکه
ترشی، سالاد
نرس، تیماردار، خادم، خادمه، خدمتکار، کنیز، ربیبه
کاربرد، کارکرد
آل، سرابه، شوره زار، کوراب
لا، لن
فقیر، گدا، متکدی، پرسشگر، پرسنده، پاسخگو
ازر
ها
نکات، نکت
برون، خارج، ظاهر
بخشنده، خیر، درستکار، صالح، کریم، محسن، نکوکردار، نیک کنش، نیکوکردار
اغما، کما
کات
هومر، همر
خوج خروه. تاج خروس. خود خروه. عرف الدیک.
وت
هیرمند، ارس
یزد
دوز، دز
سیار، متحرک
ناهید، ونوس، روجا
مد، ترسیم، نقاشی کردن، امتداددادن، کشش، تحمل کردن، متحمل شدن، پیمودن، توزین کردن، وزن کردن، دود کردن، بردن، حمل کردن، آشامیدن، نوشیدن، تمدید
آسانسور
اسد
افر، اعلام، توصیه، طرح، آهنگ، اراده، غرض، قصد، مراد، مقصود، منظور
آلفا، امگا، بتا، لاندا، گاما، رو، تتا
خر
مع
خرک، پارالل، دارحلقه
کماندار
کلکسیون، مجموعه، دفترعکس
اداره
هفت
شمیرانات، ری
شهربابک، جیرفت، بم، سیرجان، رفسنجان
نورافکن، پرتو افکن، نورافن