پیشنهادهای ابوالفضل حاجی زاده (٢٣)
١٠
٤ سال پیش
٢
متراکم ساختن
٤ سال پیش
١٠
طبقه ای
٤ سال پیش
٤
کشیدگی ، کشیده شدن
٤ سال پیش
١
کشیده شدن
٤ سال پیش
١١
دسته ، دسته شده
٤ سال پیش
٠
تاژک
٤ سال پیش
٢١
مژک
٤ سال پیش
٠
در درجه اول . . .
٤ سال پیش
١٢
تشکیل شدن ، تشکیل دادن
٤ سال پیش
٩
آسان کردن ، راحت کردن ، تسهیل کردن ، سهل کردن
٤ سال پیش
٠
غشای پایه
٤ سال پیش
٦
قلاب به معنای "قلاب" نیز میباشد
٤ سال پیش
١٢
تشکیل میدهد
٤ سال پیش
٤١
مختلف ، متفاوت
٤ سال پیش
١٩
رد شدن ، عبور کردن
٤ سال پیش
٧
تعبیه شدن
٤ سال پیش
١
آبدوست [Hydrophobic : آبگریز ، Hydrophillic : آبدوست]
٤ سال پیش
١٤
ترکیب
٤ سال پیش
١٣
زبر For example, Rough endoplasmic reticulum = شبکه آندوپلاسمی زبر
٤ سال پیش
١٤
پوشش For example, Nuclear envelope = پوشش هسته ای
٤ سال پیش
١١
شبکه
٤ سال پیش
١٥
البته بهتره از واژه "هستک" برای این کلمه استفاده کنیم Nucleus :هسته Nucleolus : هستک
٤ سال پیش
١٧
پوشش هسته ای