پیشنهادهای ابوالفضل حاجی زاده (٢٣)
١٣٣
٥ سال پیش
٢
متراکم ساختن
٥ سال پیش
١٠
طبقه ای
٦ سال پیش
٤
کشیدگی ، کشیده شدن
٦ سال پیش
١
کشیده شدن
٦ سال پیش
١١
دسته ، دسته شده
٦ سال پیش
٠
تاژک
٦ سال پیش
٢١
مژک
٦ سال پیش
١
در درجه اول . . .
٦ سال پیش
١٢
تشکیل شدن ، تشکیل دادن
٦ سال پیش
٩
آسان کردن ، راحت کردن ، تسهیل کردن ، سهل کردن
٦ سال پیش
٠
غشای پایه
٦ سال پیش
٧
قلاب به معنای "قلاب" نیز میباشد
٦ سال پیش
١٢
تشکیل میدهد
٦ سال پیش
٤٠
مختلف ، متفاوت
٦ سال پیش
١٩
رد شدن ، عبور کردن
٦ سال پیش
١٠
تعبیه شدن
٦ سال پیش
١
آبدوست [Hydrophobic : آبگریز ، Hydrophillic : آبدوست]
٦ سال پیش
١٤
ترکیب
٦ سال پیش
١٣
زبر For example, Rough endoplasmic reticulum = شبکه آندوپلاسمی زبر
٦ سال پیش
١٤
پوشش For example, Nuclear envelope = پوشش هسته ای
٦ سال پیش
١٢
شبکه
٦ سال پیش
١٧
البته بهتره از واژه "هستک" برای این کلمه استفاده کنیم Nucleus :هسته Nucleolus : هستک
٦ سال پیش
١٧
پوشش هسته ای