پیشنهادهای ابوالفضل حاجی زاده (٢٣)
٧٥
٤ سال پیش
٢
متراکم ساختن
٥ سال پیش
١٠
طبقه ای
٥ سال پیش
٤
کشیدگی ، کشیده شدن
٥ سال پیش
١
کشیده شدن
٥ سال پیش
١١
دسته ، دسته شده
٥ سال پیش
٠
تاژک
٥ سال پیش
٢١
مژک
٥ سال پیش
١
در درجه اول . . .
٥ سال پیش
١٢
تشکیل شدن ، تشکیل دادن
٥ سال پیش
٩
آسان کردن ، راحت کردن ، تسهیل کردن ، سهل کردن
٥ سال پیش
٠
غشای پایه
٥ سال پیش
٦
قلاب به معنای "قلاب" نیز میباشد
٥ سال پیش
١٢
تشکیل میدهد
٥ سال پیش
٤٠
مختلف ، متفاوت
٥ سال پیش
١٩
رد شدن ، عبور کردن
٥ سال پیش
٩
تعبیه شدن
٥ سال پیش
١
آبدوست [Hydrophobic : آبگریز ، Hydrophillic : آبدوست]
٥ سال پیش
١٤
ترکیب
٥ سال پیش
١٣
زبر For example, Rough endoplasmic reticulum = شبکه آندوپلاسمی زبر
٥ سال پیش
١٤
پوشش For example, Nuclear envelope = پوشش هسته ای
٥ سال پیش
١٢
شبکه
٥ سال پیش
١٦
البته بهتره از واژه "هستک" برای این کلمه استفاده کنیم Nucleus :هسته Nucleolus : هستک
٥ سال پیش
١٧
پوشش هسته ای