نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm down for the ride: من اماده ام. Baby whatever it take ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
credit: عوامل_دست اندرکاران
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whole shebang: سر و ته، همه جوانب چیزی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
linking: Linking of sth and sth ارتباط بین د ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
extent: Extent=حد و اندازه Extant=زنده و مو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

تکمیل درباره من

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
express concern: تسلیت گفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm down for the ride: من اماده ام. Baby whatever it take ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flea in one's ear: حرف زدن بیهوده/حرفی را پشت گوش اندا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
souring: ترشیدن، ترش شدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amygdale: Emotional center of the brain
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
red in tooth and claw: having or showing the desire to inf ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get one's brain into gear: To start thinking clearly and effec ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give baloney: چرت و پرت گفتن، حرف تو خالی زدن ( م ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sellfish: املای درست selfish است به معنی خودپ ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a loose screw: عجیب و غریب بودن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have whole shebang: تیر خلاص زدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whole shebang: سر و ته، همه جوانب چیزی
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٩ ماه پیش