تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یه معنیش میشه جور کردن، از پس تهیه چیزی برآمدن. مثلا توی این جمله: they can’t rustle up $2 for a 7 - Eleven coffee یعنی اونا حتی نمی تونن 2 دلار جور ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اتفاقا مزیت در برخی موارد، ترجمه درست تری است. مثل وقت هایی که داریم درباره meritocracy صحبت می کنیم که به معنای موفقیت و برتری کسانی است که مزیت ها ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از پس خود برآمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

واضح و مشخص مثلا: precision questioning پرسیدن سوال واضح و مشخص یا پرسشگری دقیق و واضح